کرونا و سوگ
در این مقاله میخوانید:
در تمام طول زندگی آدمها تجربههای مرگ، فقدان و جدایی، هدفش رشد بشر و رسیدن به کمال و تعالی بوده.
از اولین فقدان که ترک رحم مادرست آغاز شده و در ادامه، با از شیر گرفتن نوزاد و رفتن به مدرسه و ازدواج به تکامل میرسه. تمام این مراحل فقدان و رنج در پی داره.
ما اینجا میخوایم مختصری براتون از “سوگ وفقدان” بگیم و و اینکه اگر افراد سوگ یا فقدان رو نپذیرن و برونریزی روانی نداشته باشن، دچار اختلال سوگ پیچیده میشن.
درسته که مرگ عزیزانمون فقدان و سوگ هست، اما سوگ میتونه ورشکستگی، بیماری حاد ناعلاج، طلاق و … هم باشه که همه ی اینها به نوبه خودشون مهم هستن و لازمه مراحل سوگ طی بشه واسشون.
سوگ انواع مختلفی داره
سوگ به شکل های مختلف خود را نشان میدهد طبق نظریهی انتخاب سوگ و حتی افسردگی را بدین منظور انتخاب میکنیم که در آن لحظه بهترین انتخاب به نظر میرسد.ما سوگ را جایگزین خشم میکنیم و اینگونه افراد دیگر را در امان نگه میداریم.
- سوگ بیمارگونه
- سوگ افراطی
- سوگ مزمن
- سوگ پوشیده
- سوگ انتظار
- سوگ بهنجار: با درگذشت فرد محبوبتون ممکنه احساساتی در شما باقی مونده باشه،که ناتمام و ناگفته مونده تا جایی که احساس می کنید بخشی از وجودتون ناتمام باقی مونده چون چیزی در رابطه به طور کامل انجام نشده و رها مونده.
برخلاف رابطههایی که به پایان می رسن، در رابطه هایی که با مرگ خاموش میشن، هیچ شانسی برای برقراری رابطه مجدد، بازگشت و حل مسائل بلاتکلیف و برآورده کردن آرزوهایی که باهم دیگه داشتیم، باقی نمونده.
اما این پایان برگشتناپذیر به این معنا نیست که دیگه هیچکاری نمیشه کرد.تفاوت اینه که شما باید خودتون، به طورمستقل راهی پیدا کنید.
یکی از موثرترین راه هایی که باعث آرامش میشه، حضور در کنار افرادیه که شبیه خودمون هستن و این همدردی و همدلی و “شبیه شدن” در احساسات دیگران، درد رو کاهش میده و مفید عمل میکنه.
ما اینجا یه توصیه هایی داریم برای داغ دیده ها
برای گذراندن این مرحله و بازگشت به روال عادی زندگی باید تلاش زیادی داشت زیرا که قرار نیست غم خود را فراموش کنید بله باید با آن کنار بیایید و و با آن زندگی کنید
- به خودتون حق بدید که عصبانیت، غم، ناراحتی و خیلی از حس های ناراحت کننده دیگه رو تجربه کنید.
- در مورد این احساسات با دیگران حرف بزنید.
- این احساسات و نگرانی هاتون رو ابراز کنید و هر وقت خواستید، گریه کنید.
- مراقب وضعیت جسمی خودتون باشید، هر وقتی فرصت پیدا کردید، استراحت کنید و چیزی بخورید.
- زمانی رو به کارهای شخصی رسیدگی به بهداشت و مراقبت شخصی خودتون اختصاص بدید .
- به خودتون سخت نگیرید و به دلیل عصبی و پرخاشگر بودن خودتون سرزنش نکنید.
- ارتباط خودتونو با اطرافیان حفظ کنید و با بستگان وکسانی که هم درد شما هستند، در تماس باشید.
- احساسات و عواطف خودتون رو از هر طریقی که میتونید ابراز کنید و اگه دوست دارید و میتونید؛ بنویسید، نقاشی کنید، گریه کنید، دعا کنید، قرآن بخوانید، با عصبانیت داد بزنید و غم سنگین خودتون رو بیرون بریزید.
- لوازم شخصی و یادگاری هایی از فرد رو نگه دارید و همراه خودتون داشته باشید، اگه باعث تسکین شما میشه می تونید با فردی که از دستش دادید، صحبت کنید و واسش نامه بنویسید و دعا کنید و شمع روشن کنید.
- یادتون باشه برای بهبودی حالتون، به زمان زیادی نیاز دارید و انتظار نداشته باشید که خیلی سریع به وضعیت قبلی برگردید.
- زندگی شما بعد از این اتفاق تغییر میکنه و ممکن مجبور باشید دوباره از صفر شروع کنید یا مجبور باشید کارهایی رو انجام بدید که تا حالا انجام ندادید و از نظر روحی خودتون رو برای تغییر بزرگ آماده کنید.
- شما تا مدتی در وضعیت بحرانی به سر میبرید، این بحران ممکنه عوارضی برای شما ایجاد کنه. مثل مشکلات مالی و خانوادگی. این مشکلات و عوارض ممکنه گذرا باشه و با تدبیر درست بشه، پس از گرفتن تصمیم مهم برای آینده مثل رها کردن کارتون، انتخاب محل جدید زندگی و مهاجرت خودداری کنید.
- حادثه تلخی که پشت سر گذاشتید، ممکنه عوارض روانی و رفتاری خاصی را به دنبال داشته باشد، به همین دلیل بهتون پیشنهاد می کنیم که با یک مشاور، متخصص، مددکار و یا روانشناس در ارتباط باشید.
- علاوه بر نشانه های روانپزشکی و روانشناسی؛ غم سوگ، تظاهرات جسمی هم داره. مثلا گوشتون حساس میشه به صدا، ضعف عضلانی، تپش قلب، فشار در قفسه سینه و ضعف عمومی دارید. همه اینها رو با پزشکتون در میون بذارید و اگر بیشتر از 6 ماه طول کشید حتما با روانپزشک و مشاور سوگ در میون بگذارید.
با اینکه سوگواری امری بسیار طبیعی است اما باید مدیریت شود. سوگواری نیز مانند افسردگی در دراز مدت میتواند تعادل شیمیایی مغز را از بین ببرد؛بسیاری از روان پزشکان عدم تعلدل شمیایی مغز را نوعی بیماری تشخیص ومیدهند و برای آن دارو تجویز میکنند.
در مقاله احساس گناه بازمانده، به شما کمک کردهایم که بتوانید بهتر با این احساسات مقابله کنید.
مراحل سوگ
سوگ شامل معمولا پنج مرحله میشه و وقتی میرید پیش متخصص با به جریان انداختن این پنج مرحله، شما رو از این سوگ خارج میکنه.
- مرحله اول انکار: در این مرحله مرگ عزیزتون رو انکار می کنید “نه اون زنده است، من باور نمی کنم. مگه میشه!.
همه افراد این مرحله رو تجربه نمی کنن. این کار یک نوع مکانیزم دفاعی هست که فرد در برابر شوکی که بهش وارد میشه از خودش بروز میده و ناخودآگاه سعی داره به این طریق از خودش محافظت کنه.
- مرحله دوم خشم و عصبانیت به خاطر از دست دادن: عصبانیت از همه چیز؛ چه از عزیز از دست رفته، چه دیگران. حتی امکان داره اعتقادات خودتون رو از دست بدید.
گاهی جملات اینجوری به زبان میاد “خدایا این چه حکمتی بود؟ ” ، “چرا من باید اونو از دست بدم؟”، “خدا منو دوست نداره!” تو این مرحله فرد خیلی شکننده است و ممکنه این خشم و عصبانیت شو نسبت به غریبه ها بروز بده.
- مرحله سوم حسرت و چانهزنی: یعنی تلاش میکنید برای اینکه نپذیرید عزیزتون از دست رفته و دیگه اونو ندارید.
شاید حسرت بخورید، احساس عذاب وجدان و گناه داشته باشید، فکرایی به ذهنتون میرسه و تو ذهنتون پرورش میدید، مثل اینکه” ای کاش زودتر به بیمارستان می بردیمش. ای کاش بیشتر در کنارش وقت می گذروندم، کاش بهتر باهاش رفتار میکردیم . ای کاش اونو برای درمان به خارج می بردیم.
” اغلب بازمانده ها به خاطر کارهایی که می تونستن برای متوفی انجام بدن و موفق نشدن، حسرت میخورن.
- مرحله چهارم بروز افسردگی: مرحله ای که هنوز شما به پذیرش سوگ نرسیدید و ممکنه دچار یکی از انواع افسردگی بشید و غم و اندوه فراوان رو تجربه میکنید. گاهی ممکنه به فکر خودکشی بیفتید، که خیلی احتمالش کمه.
- مرحله پنجم رسیدن به پذیرش: آخرین مرحله ی سوگ هست و شما از دست دادن رو میپذیرید، مثل یک فرد بالغ و سالم باهاش کنار میاید و با زنده نگه داشتن خاطر اون فرد، به زندگی عادی خودتون می پردازید و دوباره معنای زندگیتون رو پیدا می کنید.
نزدیکان این افراد باید به نکات زیر توجه داشته باشن و عمل کنن
سوگ در هر شکلی که ظاهر شود قابل درک است اما نباید به افراد سوگوار حس ترحم داشت در عوض بهتر است با ارائهی پیشنهادهایی برای فعالیتهای موثر، آنها را از زندگی غمزده شان بیرون بکشید؛ مثل پیشنهاد به پیادهروی کردن به صورت مرتب.
۱- به افراد اجازه بدید در صورت امکان جنازه عزیزانشان رو ببینن و خداحافظی کنن..
۲- فرصت سوگواری و گریه و زاری رو برای داغداران فراهم کنید.
۳- سعی کنید افراد مصیبت دیده رو دور هم جمع کنید تا با هم عزاداری کنن.
۴- به فرد اجازه و فرصت صحبت کردن بدید ولی در صورت تمایل نداشتن، اونها رو مستقیما وادار به صحبت نکنید.
۵- از سکوتشون نترسید، اما بتدریج و آروم سعی کنید به بهانههای مختلف به افراد ساکت نزدیک بشید و ابراز حمایت و کمک کنید یا از اونها در کارها کمک بخواید.
۶- بازماندگان (بویژه در حوادث) بیشتر نیاز دارن داستان فاجعه رو بارها و بارها بازگو کنند. شما میتونید با گوش دادن، توجه کردن، نگاه کردن و تکرار جملات، به فرآیند تخلیه هیجانی اونها کمک کنید.
۷- از دادن قول و وعدههای بیجا پرهیز کنید. بهترین جمله میتونه این باشه: «درسته که اوضاع مثل سابق نمیشه، ولی مثل الان هم نمیمونه.»
۸- داغدیده ها ممکنه احساسات و واکنشهای مختلف و عجیبی نشون بدن. تمام این احساسات و واکنشها رو بپذیرید و عکسالعمل منفی نشون ندید.
۹- سعی کنید از وابسته شدن افراطی اونها به خودتون جلوگیری کنید. چون بیشتر از همیشه به استقلال نیاز دارن.
۱۰- مراسم مذهبی و دعا برای حفظ سلامت روانی حادثه دیده ها نقش بسزایی داره.
۱۱- افراد خانواده و بخصوص کودکان رو تا حد امکان از همدیگه جدا نکنید.
۱۲- شرایط و فرصتی رو برای بازی کردن و سرگرم شدن کودکان فراهم کنید.
کرونا و سوگواری
همه این کارهایی که گفتیم، در شرایط عادی خیلی راحتتر قابل پیاده سازی هست.
اما در بحرانی مثل کرونا، فرآیند سوگ پیچیده تر و سخت تر میشه.
این چند ماه گذشته، خیلیهامون روزهای خوبی رو پشت سر نذاشتیم.
بعضی دچارکرونا شدیم و درد و اضطراب زیادی رو تحمل کردیم.
بعضی هامون از کار و کلاسهامون جا موندیم و کلی دچار بحران مالی و اقتصادی شدیم.
و از همه سخت تر،
بعضی هامون، عزیزانمون رو از دست دادیم .
و تلخ تر این بود که نمیشد درغم عزیز از دست رفته مون سوگواری کنیم.
همونطور که گفتیم، سوگواری بخشی از مراسم بازیابی روانیه.
دلمون میخواد عزیزانمون رو به آغوش بگیریم و باهاشون در ساز غمگین اشک ها و هق هق ها همنوا بشیم.
اما وقتی نمیشه، چه کنیم؟
چطور دروان سوگ رو بگذرونیم؟
بهتره خلاق باشیم و واسشون در فضاهای مجازی مراسم بگیریم و به صاحب عزاها فرصت بدیم اشک بریزن و به منزلشون دسته گل های سفید عزاداری رو ارسال کنیم و فرصت گفتگو و به اشتراک گذاری غم و خاطرات و احساساتشون رو فراهم کنیم
مشکلات ناشی از سوگواری نکردن و اشک نریختن و انکارها رو جدی بگیریم. تعداد زیادی ممکنه در مرحله انکار یا افسردگی باقی بمونن و آسیب های جدی متوجه خودشون، خانواده و جامعه خواهد بود.
و نقش مشاوران و روانشناسان در سوگ دوران کرونا، میتونه جدی تر و مهمتر از همیشه باشه.
جمع بندی
- سوگواری یک ضرورت و نیازه، اما خوبه بدونید که معمولا بیشتر از 6 ماه سوگواری غیر طبیعیه و لازمه در این صورت، از متخصص کمک بگیرید.
- سوگواری آدمها بسته به تیپولوژی شون متفاوته؛ برون گرا یا درون گرا، در مدل بروزشون یکسان نیستن.
اما مهم بروز دادن حس هاست. هر کسی براساس نیاز خودش. نه نظر اطرافیان و هنجارهای سخت جامعه. - با مهارت همدلی از این اتفاق ناخوشایند گذرکنیم و از همه مهمتر به خودمون حق بدیم و یاد بگیریم که نه خودمون و نه دیگران رو قضاوت نکنیم.
- دقت کنیم که از مذهب و دین باید برای آرامشمون کمک بگیریم و نه برای برانگیختن خشم و احساس گناه و افسردگی مون؛ این که مثلاً این حادثه تقاص فلان گناه و نشانه خشم و قهر خداست نمونهای از استفاده نادرست از مفاهیم دینی ست.
- خوبه که تو این ایام که کرونا ما رو به رعایت فاصله اجتماعی ناچار کرده، باعث نشه بین عاطفه های اجتماعی فاصله بیفته. نقش مثبت شبکه های اجتماعی و تکنولوژی رو در این بحران دست کم نگیریم.
امیدواریم زودتر از این مرحله عبور کنیم و بتونیم همدیگه رو حسابی در آغوشمون بفشاریم و با هم در صلح برای دنیایی بهتر تلاش کنیم.
شما هم اگه تجربه ای در این زمینه داشتید، واسمون بنویسید و از احساس و تجربه تون بگید واسمون.