ماجرای عشق و تعاریفش سالیان ساله که در فلسفه، ادبیات، عرفان و روان شناسی ید طولایی داره. توی این مقاله قراره با هم مرورشون کنیم. حتما این جملات و عبارات رو زیاد شنیدید و یا حتی به کار بردید:
عاشقتم
تو عشق منی
عشق یعنی تو
در این مقاله به تعریف دقیقتری از عشق و مثلث عشق میپردازیم که نظریههای مختلف روانشناسان رو در این باره بررسی کردیم. امیدواریم شما با خواندن این مطالب نگاه عمیقتری به رابطهای که درگیر آن هستین داشته باشین و اگر این رابطه عاشقانهتان به ازدواج ختم شده چطور با رعایت ضلعهای مثلث عشق دوباره مثل روزهای اول شور و هیجانات اولیه رو تجربه کنید تا انتها همراه ایمپو باشید.
عشق چیست؟
عشق مجموعه ای از احساسات و رفتار ماست که با صمیمیت، اشتیاق و تعهد همراه است. عشق شامل مراقبت، صمیمیت، محافظت، جذابیت، محبت و اعتماد است. شدت عشق می تواند در هر فرد متفاوت باشد و در طول زمان تغییر کند. احتمالا اکثرمون این حس رو تجربه کردیم و میدونیم عشق شامل احساسات مثبت، شادی، نبود غم در دل، هیجان، رضایت از زندگی و سرخوشی است. در برخی از افراد شدت عشق بالاتر از حد میشه تا جایی که کنترل احساسات مثبت یا حتی منفیشون غیر قابل کنترل میشه; احساسات منفی مثل حسادت، استرس، نگرانی و ترس از دست دادن و… بعضی افراد بر این باورند که یکی از مهم ترین احساسات انسان عاشق شدنه. اما جالبه بدونید مطالعات زیادی در این باره شده که هنوز کامل درک نشده است که این حس از کجا نشئات میگیره؟ در ادامه نظریه های مختلف روانشناسان بزرگ رو در مورد این پدیده بررسی میکنیم تا انتها همراه ما باشید.
عشق چیست؟ (از دیدگاههای مختلف روان شناسی)
نظریهی اریک فروم
فروم میگوید عشق یک سوژه نیست بلکه اتفاقیه که باید همه نکات تئوری و عملی اونو یاد بگیریم و عشق نیروی دگرگون کنندهایه که نیازمند آگاهی، سازگاری و مستلزم خلاقیته همچنین اریک فروم عشق رو یه استعداد درونی میشناسه و به بخشهای مختلفی مثل عشق برادرانه، مادرانه،پدرانه، جنسی، عشق به خود و عشق به خدا تقسیم میکنه.
نظریهی فروید
در دیدگاه او عشق چیزی فراتر از غریزه جنسی نیست. زیگموند فروید عشق رو رابطهای ناخودآگاه نسبت به غیر تفسیر میکنه که ا زطریق عقدهها ایجاد و هدایت میشن.
نظریهی فرانکل
او یکی از راههای معنا بخشیدن به زندگی رو درک و دریافتن فرد دیگه از راه عشق میدونه که موجب میشه انسان از خود فراتر بره و درد و رنج خودش رو فراموش کنه. او هم عشق رو به بخشهای مختلف چون عشق جنسی، عشق روانی و عشق روحانی تقسیم میکنه.
نظریهی روبین
او یکی از نخستین روانشناسانیه که به بررسی عشق پرداخت. روبین از 300 دانشجو خواست با پاسخ دادن به یه پرسشنامهی گسترده تجربهی خودشون رو توصیف کنن. نتیجهی تحقیق او، دریافت این موضوع بود که عشق دارای 4 مولفه است: نیازمندی، علاقهمندی، اعتماد، تحمل خطاهای طرف مقابل.
نظریهی مزلو
عشق رو تعریف نمیکنه بلکه به دو دستهی عشق کمبود و عشق وجودی تقسیمش میکنه. عشق کمبود به دنبال برآورده کردن نیازهای خودشه و افراد رو به اون خاطر دوست داره. عشق وجودی، عشق بالغ، فروتن، خودمختار و متکی به خویشتنه و آزادانه ارزانی میشه. میل به سخاوت، تمایل به بخشش و خشنود کردن دیگری در این عشق دیده میشه.
نظریهی بالبی
از نظر بالبی کیفیت عشق در بزرگسالی به نوع رابطهی مادر و نوزاد برمیگرده. او معتقده که ماهیت رابطهی صمیمی مادر و نوزاد، ماهیت روابط صمیمی یه فرد رو در سرتاسر زندگی تعیین میکنه. اگه این رابطه ناایمن باشه باعث بی اعتمادی، حساس بودن و نارضایتی هیجانی در روابط عاشقانه و تعاملات بین فردی در بزرگسالی میشه.
نظریهی یالوم
یالوم تعریف عشق رو از جایی شروع میکنه که اون رو نوعی از خود بی خودی، وسواس گونه و ذهنیتی افسون شده میدونه که تمام زندگی فرد رو به تصرف خودش درمیاره و بعد عنوان میکنه که همهی ما در جهان تنها هستیم و هیچ رابطهای نمیتونه تنهایی ما رو از بین ببره. اما میتونیم توی این تنهایی شریک هم بشیم و عشق درد تنهایی رو جبران میکنه او میگه رابطهی رشد یافته علاوه بر لذت بخشیدن، چند جز اساسی دیگه هم داره: توجه، پاسخگویی، احترام، درک و دوست داشتن یعنی ” توجه فعال به زندگی و رشد دیگری”
نظریهی اشتنبرگ
از نظر اشتنبرگ عشق یه داستانه. هنگامی ازدواج موفق میشه که داستانها شبیه به هم یا مکمل هم باشن و اگه داستان ها متضاد هم باشن، ازدواج پایدار نخواهد بود. ممکنه قصهی عشق کسی در طول زندگی و یا حتی در طول ازدواج تغییر کنه. نظریهی سه وجهی عشق، صمیمیت (intimacy)، شور و شهوت (passion) و تعهد (commitment). او سپس قصهی عشق رو مطرح کرد که بر این فرض متکی هست که ما عاشق کسانی میشیم که داستانشون با ما یکیه یا مشابه ماست. بنابراین در جنبههایی مثل ما و در بخشهایی مکمل ما هستن.
مثلث عشق چیست؟
عشق یه مفهوم انتزاعیه و بدون شک تعریف اون با استفاده از واژهها کار دشواریه. همونطور که تا اینجا خوندید در باب ماهیت عشق هیچ نظریهی مشترک و عموما پذیرفته شدهای وجود نداره. مثلث عشق یک نظریهی روانشناسیه که قدرت زیادی در پیش بینی روابط عاطفی داره. این نظریه بیشتر از 30 سال پیش توسط اشترنبرگ مطرح شده که در ادامه سه مولفه اصلی مثلث عشق رو بررسی میکنیم.
مولفهی اول: شور و شوق
حالا که معنای عشق و مثلث عشق رو فهمیدین وقتشه که ضلعهای عشق رو بشناسیم که اولین ضلع اون شور و احساس به طرف مقابله که این مولفه مبنی بر انگیزش جنسی و جذابیت جسمانیه و جنبهی انگیزشی داره. شور و اشتیاق به طرف مقابل مثل سوخت ماشینه یعنی املی که اگه نباشه بودن ضلعهای دیگه در کنار هم بی فایده است و رابطه نمیتونه دوام زیادی بیاره.
مولفهی دوم: تعهد
اگر میخواین اسم این ارتباط رو رابطه عاشقانه بذارید اول از همه باید هر دو طرف به یکدیگر متعهد باشند و حاضر نشن فرد سومی رو وارد رابطه دو نفرهشان کنن. تعهد مربوط به تصمیمهای آگاهانهی فردیه که گرفته میشه و افراد خودشون رو متعهد به حفظش میدونن. این مولفه جنبهی شناختی داره و دربردارندهی تصمیمهای بلند مدت و کوتاه مدتیه که برای دوست داشتن و مراقبت از فرد مورد علاقه گرفته میشه و اینکه شریک دیگهای انتخاب نکنه و ارتباط با او رو از هر ارتباطی مهمتر بدونه در غیر اینصورت باعث فروپاشی رابطه میشه و بعد از این اتفاق افراد مثل سابق نمیتونن نسبت به یکدیگه اعتماد داشته باشن.
مولفهی سوم: صمیمیت
صمیمیت عبارت است از احساس محبت و اظهار اون، علاقه، مسئولیت، همدلی و غمخواری نسبت به کسی که او رو دوست دارید. صمیمیت جنبهی هیجانی و عاطفی داره و نوعی احساس گرمی، محبت، نزدیکی، مرتبط بودن و در قید و بند طرف مقابل بودن رو در فرد ایجاد میکنه. اشتنبرگ صمیمت رو جوهرهی عشق میدونه و اون رو شامل ده عنصر مختلف دربارهی شخص مورد علاقه دونسته که عبارتند از:
- میل به رفاه شخص مورد علاقه
- تجربهی خوشحالی با او
- داشتن توجه زیاد به او
- قادر به اتکا بودن به شخص مورد علاقه در زمان نیازمندی
- داشتن درک متقابل
- در میان گذاشتن مسائل شخصی با او
- دریافت حمایت عاطفی
- ارائهی حمایت عاطفی
- برقراری رابطهی صمیمانه با فرد مورد علاقه
- ارج نهادن و احترام به فرد مورد علاقه
انواع عشق چگونه است؟
بنابراین توی دیدگاه اشتنبرگ، عشق کامل از ترکیب متناسب این سه مولفه (صمیمیت، شور و شوق و تعهد) رخ میده و اگه این تناسب نباشه، گونههای مختلفی از عشق به وجود میاد.
انواع عشق | صمیمیت | شیفتگی، میل شهوانی | تعهد |
---|---|---|---|
فقدان عشق | ضعیف | ضعیف | ضعیف |
عشق دوستانه | قوی | ضعیف | ضعیف |
عشق شهوانی | ضعیف | قوی | ضعیف |
عشق پوچ | ضعیف | ضعیف | قوی |
عشق رمانتیک(خیالی) | قوی | قوی | ضعیف |
عشق مشفقانه | قوی | ضعیف | قوی |
عشق ابلهانه | ضعیف | قوی | قوی |
عشق آرمانی(کامل) | قوی | قوی | قوی |
انواع عشق
عشق ناگهانی
در عشق ناگهانی هیجان از تفکر و اندیشه بیشتره و ریسک بالایی توی موفقیتشون هست و ممکنه بعد از مدتی هیجانات اولیه فروکش بشه و رابطه شما از هم بپاشه. عشق در یک نگاه در جامعه امروزی خیلی دیده میشه و اکثر جوونا بدون شناخت کافی از یکدیگه تن به ازدواج میدن که بعد از مدتی جز پشیمونی و تباه کردن آیندشون چیزی رو به همراه نداره.
عشق مانیایی(دیوانه وار)
عشقی که چشم و گوشمون رو کور و کر میکنه که میتونه در کمترین زمان ممکن فروکش بشه. چرا که دونفری که قصد دارند رابطهای رو شروع کنند چه برای ازدواج و چه برای دوستی باید از سلامت و هماهنگی برخوردار باشند و کسی که مبتلا به عشق مانیایی شده تموم حواسش به شخص مورد علاقه مشغوله تا حدی که علایم بالینی دیده میشه و دیگه کنترل زندگی خودشو نداره.
عشق خیالی
مثل عشقهای نوجوونی که شخص مورد علاقه از اون بیخبره. نوعی حالت عرفانی داره. در واقع فرد عاشق طرف مقابل نیست، عاشق عاشق شدنه.
این عشق گذراست. مثل عشق به معلم، عشق به فروشندهی دوره گرد.
عشق یک سویه یا فرهاد وار
اگه کسی به شکل دیوونهوار به دیگری علاقهمند باشه و تصور کنه که او هم علاقهمنده ولی در واقع طرف مقابل ممکنه اصلا اون رو نشناسه. این حالت در شکل افراطی، نوعی بیماری به نام پارانویاست. نوعی جنون. فرد حالت عادی و طبیعی نداره و دست از عشق یه طرفهی خودش برنمیداره. جالب اینجاست که همواره با رسیدن به محبوب ماجرا ختم به خیر نمیشه و اگه پاسخی دریافت نکنه ممکنه منجر به تنفر بشه و گاهی بعد از وصال هم در اثر اختلافات عشق از بین رفته و به نفرت بدل میشه.
همراهی و دوری در عشق
دور شدن از فرد مورد علاقه یکی از راهها برای تصمیمگیری منطقیه. برای اینکه بتونیم درست فکر کنیم لازمه مدتی رو از فرد موردعلاقهمون دور بمونیم تا از تاثیر هیجانات عشق در امان باشیم. همواره تردید به وجود میاد و نباید از کنارش بی اعتنا گذشت. باید با نفر سومی دربارهی تردید خود مشورت کنیم زیرا به دلیل غلبهی هیجانها ممکنه مشکلات کوچک رو بزرگ ببینید و یا بالعکس.
مرگ عشق
عشق هرگز نمیمیره بلکه حالتش تغییر میکنه و به دوستی تبدیل میشه که هیجانی همراه اون نیست. عشقی که ناکام باشه و قصد نابودیش رو داشته باشیم، از بین نمیره و در اعماق قلب میمونه و توانایی تجدید حیات داره.
عشق زنده به گور بسیار خطرناکه چرا که ممکنه پس از سالها مثل آتش از زیر خاکستر شعله ور بشه. زمانیکه رابطهی عاشقانه بین دونفر به هر دلیلی قطع میشه(فوت ناگهانی، دخالت اطرافیان و …) باید اجازه بدیم سوگواری عشق انجام بشه و برای ایجاد یه رابطهی جدید حداقل یکسال باید بگذره.
هفت دلیل نادرست برای ازدواج کردن یا عاشق شدن
در ادامه به 7 دلیل نادرست ارتباط برقرار کردن یا ازدواج اشاره میکنیم، در صورتی آگاهی به این عوامل ما میتونیم رابطهی خوب و سالمی رو تا حدودی تشخیص بدیم که عبارتند از:
- فشار (سن، خانواده، دوستان و …)
- تنهایی و استیصال
- بی توجهی به زندگی خود
- اجتناب از بزرگ شدن
- احساس گناه
- پرکردن خلا احساسی و روحی
- احساس نیاز جنسی
ممکنه از این 6 مورد گفته شده عوامل بیشتری هم باشند اما این موارد جزء شایعترین مشکلات در برقراری رابطه هستند که ما با وجود درک و آگاهی داشتن از این موارد ممکنه کمتر دچار مشکل بشیم و تن به برقراری هر رابطهای رو ندیم.
سخن نهایی
همانطور که گفته شد درک کاملی از عشق به میان نیامده چرا که از منظر هر فرد عشق تعریف جداگانهای دارد اما ما با بررسی معنا و مفهوم عشق به شما عزیزان ایمپو فهماندیم ممکنه این حسی رو که تجربه کردین یا در حال سپری کردنش هستین یه حس زودگذر و اشتباه باشه چرا که شما باید هر سه مولفه مثل عشق یعنی شور و احساس به طرف مقابل، تعهد دو طرفه و تفاهم و صمیمیت رو داشته باشین تا بتونین رابطهای رو نگه دارین میتونین هر سوال دیگهای داشتین برای ما کامنت بذارین تا در اولین فرصت به شما جواب داده بشه.