ارزش های زندگی و تاثیرشون در هدف گذاری و برنامه ریزی
در این مقاله میخوانید:
بسیاری از مردم احساس می کنند که در دنیا سرگردان هستند. آنها سخت کار می کنند، اما به نظر می رسد که به جایی نمی رسند. دلیل اصلی اینکه آنها چنین احساسی دارند این است که زمان کافی را صرف فکر کردن به آنچه از زندگی میکنند نگذراندهاند و اهداف رسمی برای خود تعیین نکردهاند. به هر حال، آیا بدون هیچ ایده واقعی از مقصد خود، عازم یک سفر بزرگ می شوید؟ احتمالا نه!
چگونه یک هدف گذاری کنیم؟
برای یک هدف گذاری درست ، ابتدا آنچه را که می خواهید به دست آورید در نظر بگیرید و سپس به آن متعهد شوید. اهداف SMART (مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان) را تعیین کنید که به شما انگیزه میدهد و آنها را یادداشت کنید تا احساس ملموس کنند. سپس مراحلی را که باید برای رسیدن به هدف خود بردارید، برنامه ریزی کنید و در حین انجام آنها، هر یک را کنار بزنید.
هدف گذاری فرآیندی قدرتمند برای تفکر در مورد آینده ایده آل شما و ایجاد انگیزه در خود برای تبدیل دیدگاه خود از این آینده به واقعیت است.
فرآیند تعیین اهداف به شما کمک می کند تا جایی که می خواهید در زندگی بروید را انتخاب کنید. با دانستن دقیق آنچه می خواهید به دست آورید، می دانید کجا باید تلاش خود را متمرکز کنید. همچنین به سرعت عوامل حواس پرتی را که می توانند به راحتی شما را به بیراهه بکشانند، تشخیص دهید.
اگر در هدف گذاری و برنامه ریزی زندگی شغلی و شخصی تان دچار مشکل هستید و نمیتوانید هدف گذاری بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشید می توانید با نصب اپلیکیشن ایمپو با کارشنسان مجرب و حرفه ای این مجموعه ارتباط برقرار نمایید و مشکلاتتان را به راحتی حل کنید. همچنین اگر نیاز به مشاوره دارید ، متخصصان و مشاوران ایمپو به شما کمک خواهند کرد. با نصب ایمپو می توانید از تقویم سلامتی جسمی و روحی خود مطلع شوید و بیشتر به سلامت تان اهمیت دهید. برای نصب اپلیکیشن ایمپو بر روی نام آن کلیک نمایید.
چرا هدف گذاری کنیم؟
ورزشکاران سطح بالا، تاجران موفق و افراد موفق در همه زمینه ها همه اهداف تعیین شده دارند. تعیین اهداف به شما چشم انداز بلند مدت و انگیزه کوتاه مدت می دهد. کسب دانش شما را متمرکز می کند و به شما کمک می کند تا زمان و منابع خود را سازماندهی کنید تا بتوانید بهترین استفاده را از زندگی خود ببرید.
با تعیین اهداف واضح و مشخص، می توانید دستیابی به آن اهداف را بسنجید و به آن افتخار کنید، و پیشرفت رو به جلو را در چیزی که قبلاً ممکن بود طولانی مدت بیهوده به نظر می رسید، مشاهده کنید. شما همچنین اعتماد به نفس خود را افزایش خواهید داد، زیرا توانایی و شایستگی خود را در دستیابی به اهدافی که تعیین کرده اید تشخیص می دهید.
شروع به تعیین اهداف شخصی
شما اهداف خود را در چند سطح تنظیم می کنید:
- ابتدا “تصویر بزرگ” خود را از آنچه می خواهید در زندگی خود انجام دهید (یا مثلاً در 10 سال آینده) ایجاد می کنید و اهداف کلانی را که می خواهید به آنها برسید شناسایی کنید.
- سپس، آنها را به اهداف کوچکتر و کوچکتر تقسیم می کنید که باید برای رسیدن به اهداف زندگی خود به آنها ضربه بزنید.
- در نهایت، هنگامی که برنامه خود را تهیه کردید، برای رسیدن به این اهداف شروع به کار روی آن می کنید.
به همین دلیل است که ما روند تعیین اهداف را با نگاه کردن به اهداف زندگی شما آغاز می کنیم. سپس، ما به کارهایی می پردازیم که می توانید مثلاً در پنج سال آینده، سپس سال آینده، ماه آینده، هفته آینده و امروز انجام دهید تا به سمت آنها حرکت کنید.
مرحله 1: تعیین اهداف مادام العمر
اولین قدم در تعیین اهداف شخصی این است که آنچه را که می خواهید در طول زندگی خود (یا حداقل در یک سن مهم و دور در آینده) به دست آورید، در نظر بگیرید. تعیین اهداف مادام العمر به شما چشم اندازی کلی می دهد که تمام جنبه های دیگر تصمیم گیری شما را شکل می دهد.
برای ارائه یک پوشش گسترده و متوازن از تمام زمینههای مهم زندگیتان، سعی کنید اهدافی را در برخی از دستههای زیر (یا در مقولههای دیگری که برای شما مهم هستند) تعیین کنید:
- شغل : می خواهید در حرفه خود به چه سطحی برسید یا به چه چیزی می خواهید برسید؟
- مالی : چقدر می خواهید در چه مرحله ای درآمد کسب کنید؟ این چه ارتباطی با اهداف شغلی شما دارد؟
- تحصیلات : آیا دانشی وجود دارد که بخواهید به طور خاص کسب کنید؟ برای دستیابی به اهداف دیگر باید چه اطلاعات و مهارت هایی داشته باشید؟
- خانواده : آیا می خواهید پدر و مادر باشید؟ اگر چنین است، چگونه میخواهید پدر و مادر خوبی باشید؟ چگونه می خواهید توسط شریک یا اعضای خانواده بزرگ خود دیده شوید؟
- هنری : آیا می خواهید به اهداف هنری برسید؟
- نگرش : آیا بخشی از ذهنیت شما مانع شما می شود؟ آیا بخشی از رفتار شما وجود دارد که شما را ناراحت کند؟ (اگر چنین است، هدفی را برای بهبود رفتار خود یا یافتن راه حلی برای مشکل تعیین کنید.)
- جسمانی : آیا اهداف ورزشی وجود دارد که بخواهید به آنها برسید یا اینکه تا سنین پیری خواهان سلامتی هستید؟ برای رسیدن به این هدف قرار است چه قدم هایی بردارید؟
- لذت : چگونه می خواهید از خود لذت ببرید؟ (باید مطمئن شوید که بخشی از زندگی شما برای شماست!)
- خدمات عمومی : آیا می خواهید دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید؟ اگر چنین است، چگونه؟
مدتی را به طوفان فکری این چیزها اختصاص دهید و سپس یک یا چند هدف را در هر دسته انتخاب کنید که به بهترین نحو نشان دهنده کاری است که می خواهید انجام دهید. سپس دوباره اصلاح را در نظر بگیرید تا تعداد کمی از اهداف واقعاً مهم داشته باشید که بتوانید روی آنها تمرکز کنید.
در حین انجام این کار، مطمئن شوید که اهدافی که تعیین کرده اید، اهدافی هستند که واقعاً می خواهید به آنها برسید، نه اهدافی که ممکن است والدین، خانواده یا کارفرمایان شما بخواهند. (اگر شریک زندگی دارید، احتمالاً می خواهید آنچه را که او می خواهد در نظر بگیرید – با این حال، مطمئن شوید که به خودتان نیز وفادار بمانید!)
مرحله 2: تعیین اهداف کوچکتر
- هنگامی که اهداف زندگی خود را تعیین کردید، یک برنامه پنج ساله از اهداف کوچکتر تنظیم کنید که برای رسیدن به برنامه زندگی خود باید آنها را تکمیل کنید.
- سپس یک برنامه یک ساله، برنامه شش ماهه و یک برنامه یک ماهه از اهداف به تدریج کوچکتر ایجاد کنید که باید برای رسیدن به اهداف زندگی خود به آنها برسید. هر کدام از اینها باید بر اساس طرح قبلی باشد.
- سپس یک لیست روزانه از کارهایی که باید امروز انجام دهید تا به اهداف زندگی خود برسید ایجاد کنید.
در مراحل اولیه، اهداف کوچکتر شما ممکن است خواندن کتاب و جمع آوری اطلاعات در مورد دستیابی به اهداف سطح بالاتر شما باشد. این به شما کمک می کند تا کیفیت و واقع گرایی هدف گذاری خود را بهبود بخشید. در نهایت، برنامههای خود را مرور کنید و مطمئن شوید که مطابق با روشی هستند که میخواهید زندگی کنید.
ماندن در دوره هنگامی که در مورد اولین مجموعه اهداف خود تصمیم گرفتید، این روند را با مرور و به روز رسانی لیست کارهای خود به صورت روزانه ادامه دهید.
برنامه های بلندمدت را به صورت دوره ای مرور کنید و آنها را تغییر دهید تا اولویت ها و تجربیات در حال تغییر شما را منعکس کنند. (یک راه خوب برای انجام این کار این است که مرورهای منظم و مکرر را با استفاده از یک دفتر خاطرات کامپیوتری برنامه ریزی کنید.)
نکات بیشتر برای تعیین اهداف ، دستورالعمل های کلی زیر به شما کمک می کند تا اهداف موثر و قابل دستیابی را تعیین کنید:
- هر هدف را به عنوان یک جمله مثبت بیان کنید : اهداف خود را مثبت بیان کنید – “این تکنیک را به خوبی اجرا کنید” هدف بسیار بهتری از “این اشتباه احمقانه را نکنید” است.
- دقیق باشید : اهداف دقیقی را تعیین کنید، تاریخ ها، زمان ها و مقادیر را تعیین کنید تا بتوانید میزان موفقیت را بسنجید. اگر این کار را انجام دهید، دقیقاً متوجه خواهید شد که چه زمانی به هدف رسیده اید و می توانید از دستیابی به آن رضایت کامل داشته باشید.
- اولویت ها را تعیین کنید : وقتی چندین هدف دارید، به هر کدام یک اولویت بدهید. این به شما کمک می کند تا از داشتن اهداف بیش از حد غرق نشوید و توجه خود را به مهم ترین آنها معطوف کنید.
- اهداف را یادداشت کنید : این کار آنها را متبلور می کند و به آنها نیروی بیشتری می دهد.
- اهداف عملیاتی را کوچک نگه دارید – اهداف سطح پایینی را که برای رسیدن به آنها تلاش می کنید کوچک و قابل دستیابی نگه دارید. اگر هدفی بیش از حد بزرگ باشد، به نظر می رسد که به سمت آن پیشرفت نمی کنید. کوچک و افزایشی نگه داشتن اهداف فرصت های بیشتری برای پاداش می دهد.
- اهداف عملکردی را تعیین کنید، نه اهداف نتیجه را : باید مراقب باشید که اهدافی را تعیین کنید که تا حد امکان بر آنها کنترل داشته باشید. شکست در دستیابی به یک هدف شخصی به دلایلی که خارج از کنترل شماست، می تواند بسیار آزاردهنده باشد! در تجارت، این دلایل می تواند محیط های تجاری بد یا اثرات غیرمنتظره سیاست های دولت باشد. در ورزش، آنها می توانند شامل قضاوت ضعیف، آب و هوای بد، آسیب دیدگی یا فقط بدشانسی باشند. اگر اهداف خود را بر اساس عملکرد شخصی قرار دهید، می توانید کنترل دستیابی به اهداف خود را حفظ کنید و از آنها رضایت داشته باشید.
- اهداف واقع بینانه تعیین کنید : تعیین اهدافی که بتوانید به آنها برسید بسیار مهم است. همه نوع افراد (مثلاً کارفرمایان، والدین، رسانه ها یا جامعه) می توانند اهداف غیر واقعی را برای شما تعیین کنند. آنها اغلب این کار را بدون آگاهی از خواسته ها و جاه طلبی های شما انجام می دهند. همچنین ممکن است اهدافی را تعیین کنید که بسیار دشوار هستند، زیرا ممکن است از موانع سر راه قدردانی نکنید یا کاملاً درک کنید که برای دستیابی به سطح خاصی از عملکرد به چه میزان مهارت نیاز دارید.
دستیابی به اهداف
وقتی به هدفی رسیدید، زمانی را برای لذت بردن از رضایت از انجام آن اختصاص دهید. پیامدهای دستیابی به هدف را جذب کنید و پیشرفت هایی را که به سمت اهداف دیگر انجام داده اید مشاهده کنید.اگر هدف مهمی بود، به خودتان پاداش مناسب بدهید. همه اینها به شما کمک می کند تا اعتماد به نفسی را که شایسته آن هستید ایجاد کنید.
با تجربه دستیابی به این هدف، بقیه برنامه های هدف خود را مرور کنید:
- اگر خیلی راحت به هدف رسیدید، هدف بعدی خود را سخت تر کنید.
- اگر برای رسیدن به هدف زمان زیادی طول کشید، هدف بعدی را کمی آسان تر کنید.
- اگر چیزی یاد گرفتید که شما را به سمت تغییر اهداف دیگر سوق داد، این کار را انجام دهید.
- اگر با وجود دستیابی به هدف متوجه نقص در مهارت های خود شدید، تصمیم بگیرید که آیا اهدافی را برای رفع آن تعیین کنید یا خیر.
درس هایی را که آموخته اید به روند تعیین اهداف بعدی خود بازگردانید. همچنین به یاد داشته باشید که اهداف شما با گذشت زمان تغییر خواهند کرد. آنها را مرتباً تنظیم کنید تا منعکس کننده رشد دانش و تجربه شما باشند، و اگر اهداف دیگر جذابیتی ندارند، رها کردن آنها را در نظر بگیرید.
نمونه هدف گذاری
فردی برای سال جدید خود تصمیم گرفته است به این فکر کند که واقعاً می خواهد با زندگی خود چه کند.
اهداف زندگی او به شرح زیر است:
شغل – “منظور سردبیری مجله ای باشم که برای آن کار می کنم.”
هنری – “برای ادامه کار بر روی مهارت های تصویرسازی خود. در نهایت می خواهم نمایش خود را در گالری مرکز شهرمان داشته باشم.”
فیزیکی – “دوی ماراتن.”
اکنون که او اهداف زندگی خود را فهرست کرده است، سپس هر یک را به اهداف کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم می کند.
بیایید نگاهی دقیقتر به این بیندازیم که چگونه او ممکن است هدف زندگی حرفهای خود – تبدیل شدن به سردبیر مجلهاش را شکست دهد:
- هدف پنج ساله: «معاون سردبیر شوید».
- هدف یک ساله: “داوطلب برای پروژه هایی که سردبیر فعلی مدیریت می کند.”
- هدف شش ماهه: “به مدرسه برگرد و مدرک روزنامه نگاری ام را تمام کنم.”
- هدف یک ماهه: “با مدیر مدیر فعلی صحبت کنید تا مشخص کنید چه مهارت هایی برای انجام کار مورد نیاز است.”
- هدف یک هفته ای: “جلسه را با مدیر مسئول رزرو کنید.”
همانطور که از این مثال می بینید، تقسیم اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر و قابل مدیریت تر، دیدن اینکه چگونه هدف به دست می آید بسیار آسان تر می شود.
هدف گذاری روشی مهم برای موارد زیر است:
- تصمیم گیری در مورد آنچه می خواهید در زندگی خود به دست آورید.
- تفکیک آنچه مهم است از چیزهای بی ربط یا حواس پرتی.
- ایجاد انگیزه در خود
- ایجاد اعتماد به نفس بر اساس دستیابی موفق به اهداف.
برای هدف گذاری ، ابتدا اهداف زندگی خود را تعیین کنید. سپس، یک برنامه پنج ساله از اهداف کوچکتر تنظیم کنید که برای رسیدن به برنامه زندگی خود باید آنها را تکمیل کنید. با مرور منظم و به روز رسانی اهداف خود، روند را ادامه دهید. و به یاد داشته باشید زمانی را برای لذت بردن از رضایت از دستیابی به اهداف خود در هنگام انجام این کار اختصاص دهید.
اگر از قبل اهدافی را تعیین نکرده اید، این کار را از هم اکنون شروع کنید. همانطور که این تکنیک را بخشی از زندگی خود قرار می دهید، متوجه خواهید شد که شغل شما در حال افزایش است و متعجب خواهید شد که چگونه بدون آن کار کردید!
نتیجه گیری
در نتیجه هدف گذاری چه در زندگی شغلی و چه در زندگی شخصی بسیار بسیار به پیشرفت شما کمک می کند و باعث می شود احساس پوچی و بی ارزشی نکنید. بلکه هدف گذاری به زندگی شغلی و شخصی شما ارزش و معنویت می بخشد. به همین علت از هدف گذاری کوتاه مدت در زندگیتان استفاده کنید تا به هدف گذاری بلند مدت و اصلی برسید و برای هر مرحله از زندگیتان یک هدف داشته باشید.
ایمپویی جان موفقیت شما آرزوی ماست 🙂
اگر در هدف گذاری و برنامه ریزی زندگی شغلی و شخصی تان دچار مشکل هستید و نمیتوانید هدف گذاری بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشید می توانید با نصب اپلیکیشن ایمپو با کارشناسان مجرب و حرفه ای این مجموعه ارتباط برقرار نمایید و مشکلاتتان را به راحتی حل کنید. همچنین اگر نیاز به مشاوره دارید ، متخصصان و مشاوران ایمپو به شما کمک خواهند کرد. با نصب ایمپو می توانید از تقویم سلامتی جسمی و روحی خود مطلع شوید و بیشتر به سلامت تان اهمیت دهید. برای نصب اپلیکیشن ایمپو بر روی نام آن کلیک نمایید.
منابع
https://inside.ewu.edu/calelearning/psychological-skills/goal-setting/