نویسنده: فاطمه صاحبی

۱۵ دقیقه

.

مرداد ۱۴۰۴

دلبستگی چیست؟ بررسی نظریه سبک دلبستگی و انواع آن

دلبستگی چیست؟ بررسی نظریه سبک دلبستگی و انواع آن

در این مطلب میخوانید:

بستن

تعریف دلبستگی چیست؟

نظریه دلبستگی چیست؟

تاریخچه نظریه دلبستگی

سبک دلبستگی چیست؟

انواع دلبستگی در کودکان

دلبستگی ایمن (Secure Attachment)

دلبستگی دوسوگرا (Ambivalent Attachment)

دلبستگی ناایمن-اجتنابی (Insecure-Avoidant Attachment)

دلبستگی آشفته (Disorganized Attachment)

انواع دلبستگی در بزرگسالان

دلبستگی اجتنابی (Avoidant Attachment)

تست انواع دلبستگی

دلبستگی در روابط زوجین (دلبستگی و عشق)

تفاوت ‌وابستگی و دلبستگی چیست؟

رابطه بین سبک دلبستگی و عزت نفس

عوامل مؤثر بر دلبستگی چیست؟

مراحل دلبستگی چیست؟

مرحله پیش دلبستگی (Pre-Attachment Stage)

دلبستگی نامتمایز (Indiscriminate Attachment)

دلبستگی متمایز (Discriminate Attachment)

دلبستگی‌های چندگانه (Multiple Attachments)

رابطه‌ بین سبک دلبستگی و سلامت روان

سخن پایانی

منابع

چرا برخی افراد می‌توانند ارتباطات عمیق و ایمنی برقرار کنند، در‌حالی‌که برخی دیگر از اعتماد‌کردن یا نزدیک‌شدن به دیگران می‌ترسند؟ همه‌ ما در اولین تجربه‌هایمان با مراقب خود (مادر یا فردی نزدیک به ما)، بسته به کیفیت رابطه‌ای که شکل گرفته، سبک «دلبستگی» خاصی پیدا می‌کنیم. این سبک، که در کودکی ریشه دارد، مانند یک نقشه‌ عاطفی در بزرگسالی همراه ماست و تاثیر عمیقی بر روابط عاطفی، تعاملات اجتماعی و سلامت روان ما دارد.

نظریه دلبستگی، بر پیوندهای عمیق و بلندمدت، مانند رابطه والدین و فرزند یا شریک عاطفی، تمرکز دارد. «سبک های دلبستگی» چهار دسته هستند که شناخت عمیق آن‌ها نه‌تنها به ما کمک می‌کند الگوهای رفتاری‌مان را بهتر درک کنیم، بلکه برای بهبود روابط و سلامت روانمان نیز مفید است. 

پیشنهاد می‌کنیم در ادامه این مطلب از ایمپو که به «دلبستگی چیست» می‌پردازیم و نظریه و انواع سبک‌های آن را بررسی می‌کنیم، همراه ما باشید.

تعریف دلبستگی چیست؟

دلبستگی (به انگلیسی Attachment)، پیوند عاطفی عمیق و پایداری است که بین دو فرد، مانند کودک و مراقب شکل می‌گیرد. این پیوند، حس امنیت و آرامش را تقویت می‌کند و بر رشد روانی-اجتماعی و الگوهای رفتاری بلندمدت تأثیر می‌گذارد. 

جان بالبی، مفهوم «دلبستگی» را برای توصیف پیوند عاطفی بین کودک و مراقب اصلی‌اش معرفی کرد. او معتقد بود که این پیوند، به‌ویژه در دو سال اول زندگی، یک پایگاه امن (Secure Base) است که کودک از آن برای کاوش در جهان و مواجهه با چالش‌ها استفاده می‌کند. این رابطه اولیه، مانند یک الگو یا نقشه ذهنی، بر نحوه تعامل کودک با دیگران، اعتماد‌به‌نفس، انعطاف‌پذیری عاطفی و توانایی برقراری روابط سالم در آینده تأثیر می‌گذارد. 

برای مثال، بزرگ‌ترین منابع شادی اغلب از پیوندهای عاطفی عمیق، مانند عاشق شدن، تشکیل خانواده یا پیوستن به عزیزان دورافتاده، نشئت می‌گیرند. برخی از دردناک‌ترین تجربیات در زندگی افراد نیز شامل از‌‌بین‌رفتن پیوندهای اجتماعی مهم، مانند جدایی از همسر، از‌دست‌دادن والدین یا رها‌شدن توسط یک عزیز است. 

اما چرا روابط نزدیک چنین نقش عمیقی در تجربه انسانی ایفا می‌کنند؟ نظریه دلبستگی که رویکردی برای درک ماهیت روابط نزدیک است، به این سؤال پاسخ می‌دهد. دلبستگی در روانشناسی به پیوند عاطفی عمیق و پایدار بین دو فرد، به‌ویژه کودک و مراقب اصلی (معمولاً مادر)، اشاره دارد که از طریق تعاملات اولیه شکل می‌گیرد. این رابطه بر احساس امنیت، رشد عاطفی و رفتارهای اجتماعی فرد در طول زندگی تأثیر می‌گذارد. 

تعریف دلبستگی چیست؟

نظریه دلبستگی چیست؟

نظریه دلبستگی (Attachment Theory)، بر روابط اولیه با مراقبان که پایه‌های رشد اجتماعی-عاطفی را بنا می‌نهند، متمرکز است. این نظریه بیان می‌کند که انسان‌ها با نیاز به برقراری پیوند با مراقبان خود متولد می‌شوند. این پیوندهای اولیه، مبنای روابط بعدی را پایه‌ریزی می‌کنند، احساس راحتی و امنیت را فراهم می‌آورند، نحوه درک ما از خود و دیگران را شکل می‌دهند و بر روابط ما در طول زندگی تأثیر می‌گذارند.

شاه‌کلید نظریه دلبستگی، «نیاز به امنیت» است؛ نیازی ذاتی که همه انسان‌ها برای احساس آرامش و محافظت به دنبال آن هستند. در هسته نظریه دلبستگی این ایده قرار دارد که کودکان در زمان‌های پریشانی، مشکل و عدم اطمینان به سمت مراقب خود روی می‌آورند. پیوند عاطفی که در طی این تعاملات شکل می‌گیرد، پایه دلبستگی‌های ایمن یا ناایمن را تشکیل می‌دهد. با رشد کودک، این پیوند بر نحوه مدیریت روابط آینده و توانایی مقابله با استرس تاثیر می‌گذارد.

این دیدگاه بیان می‌کند که انسان‌ها از نظر زیستی برای تشکیل پیوندهای دلبستگی به‌منظور بقا برنامه‌ریزی شده‌اند. کیفیت این دلبستگی‌ها بر رشد روانی-اجتماعی و تجربه روابط در طول زندگی تاثیر عمیقی می‌گذارد. او مطرح کرد که رفتارهای دلبستگی کودکان، مانند گریه‌کردن، چسبیدن به مراقب و دنبال‌کردن او، راهی برای نزدیک نگه‌داشتن مراقبان است.

تاریخچه نظریه دلبستگی

نظریه دلبستگی ابتدا در دهه ۱۹۴۰ توسط جان بالبی، روانکاو بریتانیایی، توسعه یافت. او متوجه شد کودکانی که از والدین خود جدا شده بودند، اغلب گریه می‌کردند، والدین خود را صدا می‌زدند یا از خوردن یا بازی‌کردن امتناع می‌کردند. بالبی با استناد به نظریه تکامل استدلال کرد که رفتارهای دلبستگی، پاسخ‌های سازگارانه‌ای به جدایی از مراقب اصلی هستند که حمایت، محافظت و مراقبت را فراهم می‌کند.

برخی از نظریه‌های رفتاری اولیه معتقد بودند که دلبستگی صرفاً یک رفتار آموخته‌شده و نتیجه رابطه تغذیه‌ای بین کودک و مراقب است. از‌آنجایی‌که مراقب به کودک غذا می‌دهد و نیازهای تغذیه‌ای او را برآورده می‌کند، کودک به او دلبسته می‌شود. بالبی مشاهده کرد که تغذیه به‌تنهایی نمی‌تواند اضطراب جدایی را کاهش دهد. هنگامی که کودکان احساس ترس می‌کنند، به دنبال نزدیکی به مراقب اصلی خود هستند تا از او آرامش و مراقبت دریافت کنند.

بعد‌ها مری آینزورث، همکار بالبی، شروع به مطالعه سیستماتیک جدایی‌های نوزاد-والد کرد. او یک آزمایش برای مطالعه دلبستگی بین نوزاد و والد انجام داد که «وضعیت غریب» (Strange Situation) نام داشت. در این آزمایش، نوزادان ۱۲‌ماهه و والدین آن‌ها برای حدود ۲۰ دقیقه از یکدیگر جدا می‌شدند و دوباره به هم می‌پیوستند. در این وضعیت، اکثر کودکان به‌گونه‌ای رفتار می‌کردند که با نظریه بالبی همخوانی داشت. آن‌ها هنگام خروج والد از اتاق ناراحت می‌شدند، اما با بازگشت او، به دنبال والد می‌رفتند و توسط او آرام می‌شدند. 

سبک دلبستگی چیست؟

سبک های دلبستگی نشان‌دهنده الگوهای عاطفی و رفتاری در روابط نزدیک، به‌ویژه روابط عاشقانه یا صمیمی، هستند که ریشه در تجربیات کودکی با مراقبان دارند. به بیان ساده‌تر، سبک‌های دلبستگی به روش خاصی اشاره دارند که یک فرد با دیگران ارتباط برقرار می‌کند. آن‌ها در همان ابتدای زندگی شکل می‌گیرند و پس از تثبیت، با شما می‌مانند و در نحوه ارتباط شما در روابط صمیمانه و در نحوه تربیت فرزندانتان نقش‌آفرینی می‌کنند.

انواع دلبستگی در کودکان

سبک های دلبستگی در کودکان به چهار نوع تقسیم می‌شوند که در ادامه هر یک از آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

دلبستگی ایمن (Secure Attachment)

کودکان با دلبستگی ایمن، مراقب خود را به‌عنوان پایگاهی امن می‌بینند. در این سبک دلبستگی، کودک در حضور مراقب احساس راحتی می‌کند و به‌راحتی به کاوش در محیط می‌پردازد. آن‌ها هنگام جدایی از مراقب ممکن است ناراحت شوند، اما با بازگشت او به‌سرعت آرام می‌گیرند و احساس امنیت می‌کنند.

دلبستگی دوسوگرا (Ambivalent Attachment)

کودکانی که سبک دلبستگی دوسوگرا دارند، هنگامی که والدشان آن‌ها را ترک می‌کند، بسیار آشفته و پریشان می‌شوند. در نتیجه عدم دسترسی کافی والدین، این کودکان نمی‌توانند برای نیازهایشان به مراقب اصلی خود تکیه کنند. کودکانی که به دلیل تکیه بر مراقب خود تنبیه می‌شوند، یاد می‌گیرند که در آینده از کمک‌گرفتن خودداری کنند.

دلبستگی ناایمن-اجتنابی (Insecure-Avoidant Attachment)

کودکان دارای دلبستگی اجتنابی، نسبت به حضور مراقب بی‌تفاوت هستند و هنگام بازگشت مراقب از او دوری می‌کنند. این سبک دلبستگی ممکن است نتیجه مراقبت‌های همراه با سوءاستفاده یا سهل‌انگاری باشد. 

دلبستگی آشفته (Disorganized Attachment)

کودکان با سبک دلبستگی آشفته ترکیبی گیج‌کننده از رفتارها را از خود نشان می‌دهند. آن‌ها ممکن است از والدین خود دوری کنند یا در برابر آن‌ها مقاومت نشان دهند. عدم وجود یک الگوی دلبستگی واضح احتمالاً با رفتار ناسازگار مراقب مرتبط است. در چنین مواردی، والدین ممکن است هم منبع آرامش باشند و هم منبع ترس، که منجر به رفتارهای آشفته در کودک می‌شود.

انواع سبک دلبستگی چیست

انواع دلبستگی در بزرگسالان 

سبک های دلبستگی در بزرگسالان، ریشه در تجربیات کودکی با مراقبان دارند و به چهار دسته اصلی زیر تقسیم می‌شوند:

دلبستگی ایمن (Secure Attachment)
افرادی با سبک دلبستگی ایمن، در روابط خود احساس امنیت و اعتماد دارند. این افراد می‌توانند به‌راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده و تعادل خوبی میان وابستگی و استقلال حفظ کنند. آن‌ها معمولاً از صمیمیت استقبال می‌کنند و در مواجهه با تعارض، سازگار و انعطاف‌پذیر هستند.

دلبستگی اضطرابی (Anxious Attachment)
افرادی که دلبستگی اضطرابی دارند، اغلب در روابط خود به دنبال تأیید و اطمینان مداوم هستند و از طرد‌شدن و ترک‌شدن می‌ترسند. این افراد ممکن است بیش از حد به شریکشان وابسته باشند و در رابطه عاطفی احساس ناامنی کنند. دلبستگی اجتنابی ممکن است تحت‌تأثیر هنجارهای جنسیتی و فرهنگی تشدید شود. برای مثال، دلبستگی اجتنابی در مردان باعث می‌شود آن‌ها از صمیمیت و به اشتراک گذاشتن احساسات عمیق خود اجتناب کنند.

دلبستگی اجتنابی (Avoidant Attachment)

افرادی که دلبستگی اجتنابی دارند، از صمیمیت عاطفی دوری می‌کنند و تأکید زیادی بر استقلال و خودکفایی دارند. آن‌ها از ابراز احساسات یا وابستگی به دیگران اجتناب می‌کنند و در روابط صمیمی راحت نیستند.

دلبستگی آشفته (Disorganized Attachment)
این سبک دلبستگی ترکیبی از رفتارهای اضطرابی و اجتنابی است. افراد با این سبک ممکن است در روابط رفتارهای متناقضی نشان دهند و به دلیل تجربیات ناپایدار یا آسیب‌زا با مراقبان در کودکی، در صمیمیت دچار مشکل شوند.

تست انواع دلبستگی

تست سبک دلبستگی کولینز و رید (RAAS) برای ارزیابی سبک دلبستگی در بزرگسالان، به‌ویژه در روابط عاطفی و عاشقانه، طراحی شده است. این پرسشنامه شامل ۱۸ سؤال است که در یک مقیاس ۵ درجه‌ای (کاملاً مخالف، تا حدودی مخالف، نه مخالف نه موافق، تا حدودی موافق و کاملاً موافق) پاسخ داده می‌شود. 

در ادامه سوالات تست انواع دلبستگی آورده شده است. عبارات را با‌دقت بخوانید و پاسخی که نشان‌دهنده رفتار و احساسات شما در روابط عاشقانه یا دوستی است را انتخاب کنید. در نهایت نیز از ۱ تا ۵ (از کاملاً مخالف تا کاملاً موافق) به پاسخ‌های خود نمره دهید.

۱. من از نزدیک‌شدن به دیگران احساس راحتی می‌کنم.

۲. من دوست دارم در روابطم صمیمیت عاطفی زیادی داشته باشم.

۳. به نظرم ایجاد ارتباط نزدیک با دیگران آسان است.

۴. آنقدر که من دوست دارم به دیگران نزدیک شوم، دیگران به‌اندازه من تمایل به ارتباط ندارند.

۵. دوست دارم به دیگران متکی باشم.

۶. از اینکه کسی به من نزدیک شود ناراحت نمی‌شوم.

۷. فکر می‌کنم وقتی به دیگران احتیاج دارم هیچگاه در دسترس نیستند.

۸. از اینکه به مردم نزدیک باشم راحت نیستم.

۹. در روابطم اغلب نگرانم که طرف مقابلم نخواهد ارتباطش را با من ادامه دهد.

۱۰. وقتی احساساتم را به دیگران نشان می‌دهم، می‌ترسم که آنها همان احساس را درباره من نداشته باشند.

۱۱. در ارتباطات خود درگیر این هستم که آیا طرف مقابل واقعا به من توجه دارد؟

۱۲. به‌راحتی می‌توانم با دیگران روابط دوستانه و نزدیک برقرار کنم.

۱۳. از صمیمیت زیاد با کسی عصبی می‌شوم.

۱۴. می‌دانم وقتی به دیگران نیاز داشته باشم، آنها در دسترس خواهند بود.

۱۵. دلم می‌خواهد به دیگران نزدیک شوم، اما می‌ترسم که به من صدمه بزنند.

۱۶. فکر می‌کنم مشکل است که آدم به دیگران کاملا اعتماد کند.

۱۷. اغلب مردم می‌خواهند با من صمیمی‌تر از آن حدی شوند که من احساس راحتی می‌کنم.

۱۸. مطمئن نیستم که بتوانم به افرادی تکیه کنم که به هنگام نیاز در دسترس باشند.

دلبستگی در روابط زوجین (دلبستگی و عشق)

انواع سبک دلبستگی نقش مهمی در روابط زوجین ایفا می‌کنند. در واقع مشکلاتی که در روابط عاشقانه وجود دارد ممکن است به دلیل سبک دلبستگی باشد که در دوران کودکی در فرد شکل گرفته است. بالبی معتقد است کیفیت عشق در بزرگسالی به نوع رابطه‌ مادر و نوزاد مربوط می‌شود. او می‌گوید رابطه‌ صمیمی مادر و نوزاد، شکل روابط صمیمی یک فرد را در سرتاسر زندگی تعیین می‌کند. اگر این رابطه ناایمن باشد، منجر به بی‌اعتمادی و نارضایتی هیجانی در روابط عاشقانه و مشکل در مثلث عشق می‌شود.

اگر در دوران کودکی از مراقب خود احساس امنیت و درک‌شدن دریافت کرده باشید، اگر توانسته باشد به گریه‌های شما پاسخ دهد و نیازهای جسمی و عاطفی متغیر شما را به‌درستی تفسیر کند، به‌احتمال زیاد شما دلبستگی ایمن و موفق خواهید داشت. به‌عنوان یک بزرگسال، داشتن دلبستگی ایمن منجر به اعتماد به دیگران، توانایی مدیریت سالم تعارض‌ها، پاسخ به صمیمیت و هدایت مشکلات روابط عاشقانه می‌شود.

از طرفی، اگر در دوران کودکی ارتباطات عاطفی گیج‌کننده یا ناسازگاری تجربه کرده‌اید، یا مراقب شما نتوانسته به نیازهایتان پاسخ دهد، به‌احتمال زیاد دلبستگی ناایمن دارید. کودکانی با دلبستگی ناایمن اغلب به بزرگسالانی تبدیل می‌شوند که در درک احساسات خود و دیگران مشکل دارند و این امر توانایی آن‌ها را برای ایجاد یا حفظ روابط پایدار محدود می‌کند. به‌عنوان یک بزرگسال با سبک دلبستگی ناایمن، ممکن است ارتباط برقرار‌کردن با دیگران برایتان دشوار باشد، از صمیمیت دوری کنید و در روابط دچار ترس و اضطراب رابطه شوید.

با شناسایی سبک دلبستگی عاطفی خود، می‌توانید یاد بگیرید که ناامنی‌های خود را به چالش بکشید و روابط قوی‌تر، سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تری بسازید. در این مسیر، کمک‌گرفتن از یک روانشناس بسیار مفید و ضروری است. شما می‌توانید در اپلیکیشن ایمپو به روانشناسانی مجرب دسترسی داشته باشید و پیرامون سبک‌های دلبستگی و تغییر آن‌ها مشاوره دریافت کنید.  

تفاوت ‌وابستگی و دلبستگی چیست؟

وابستگی و دلبستگی دو مفهوم متفاوت هستند که گاهی به‌اشتباه به‌جای یکدیگر به کار می‌روند. در ادامه، تفاوت‌های این دو مفهوم آورده شده است:

  • دلبستگی

 به پیوند عاطفی عمیقی اشاره دارد که بین افراد شکل می‌گیرد و ریشه در تعاملات اولیه با مراقبان دارد. این پیوند نحوه ارتباط با دیگران، احساس امنیت و مدیریت صمیمیت را شکل می‌دهد. برای مثال فردی با دلبستگی ایمن می‌تواند احساسات خود را به‌راحتی به اشتراک بگذارد.

  • وابستگی

 به تکیه بیش از حد بر شخص دیگر برای نیازهای عاطفی، جسمی یا روانی اشاره دارد که اغلب با از‌دست‌دادن استقلال فردی همراه است. طرحواره وابستگی ممکن است از ناامنی یا ترس از طرد‌شدن ناشی شود. برای مثال، فرد وابسته ممکن است بدون دریافت اطمینان یا حمایت مداوم از شریک عاطفی خود احساس ناتوانی کند.

تفاوت وابستگی و دلبستگی چیست

رابطه بین سبک دلبستگی و عزت نفس

عزت نفس یکی از عوامل کلیدی و تاثیرگذار در زندگی هر فرد است. تحقیقات نشان داده‌اند که سبک دلبستگی شکل‌گرفته در کودکی، نقش مهمی در تعیین باورهای فرد نسبت به خودش و سطح عزت‌نفس کلی و اجتماعی او دارد. این سبک دلبستگی عمدتاً از نوع مراقبت و تعاملات اولیه با مراقبان (مانند والدین) نشئت می‌گیرد.

وقتی مراقبان به کودک به‌صورت مثبت، درست و حمایت‌گرانه پاسخ دهند، او احساس می‌کند که دوست‌داشتنی و ارزشمند است. در مقابل، اگر کودک با بی‌توجهی، رفتارهای ناسازگار یا پاسخ‌های منفی مواجه شود، ممکن است به این باور برسد که شایسته توجه و محبت نیست.

در نتیجه، کودکانی که دلبستگی ایمن را تجربه می‌کنند، معمولاً از عزت‌نفس بالاتری برخوردار هستند، در‌حالی‌که کودکان با سبک‌های دلبستگی ناایمن اغلب در زندگی عزت‌نفس پایین‌تری دارند.

عوامل مؤثر بر دلبستگی چیست؟

عوامل متعددی بر دلبستگی میان کودک و مراقب تأثیر می‌گذارند، از جمله:

  • عوامل مربوط به مراقب: سن، تحصیلات، امنیت مالی، سلامت روانی، سلامت جسمی در دوران بارداری و نحوه زایمان.

  • مراقبت‌های پس از زایمان: تماس پوست به پوست مادر و نوزاد و شروع زودهنگام شیردهی.

  • ویژگی‌های کودک: مشکلات سلامتی، تولد نارس، جنسیت و خلق‌وخو.

  • عوامل محیطی: زندگی در محیط‌های پراسترس و نبود مراقب اصلی ثابت (مانند کودکانی که در مراکز پرورشی بزرگ می‌شوند)، می‌تواند به الگوهای دلبستگی ناایمن منجر شود.

مراحل دلبستگی چیست؟

رودلف شافر و پگی امرسون با مطالعه ۶۰ نوزاد در ۱۸ ماه اول زندگی، بررسی کردند که آیا دلبستگی در مراحل مشخصی رشد می‌کند یا خیر. این تحقیق الگویی منظم و چهار مرحله‌ای برای رشد دلبستگی شناسایی کرد که عبارت است از:

  • مرحله پیش دلبستگی (Pre-Attachment Stage)

از بدو تولد تا ۳ ماهگی، نوزادان دلبستگی خاصی به یک مراقب مشخص نشان نمی‌دهند. سیگنال‌های نوزاد، مانند گریه و غرغر کردن، به طور طبیعی توجه مراقب را جلب می‌کنند و پاسخ‌های مثبت نوزاد مراقب را تشویق می‌کند.

  • دلبستگی نامتمایز (Indiscriminate Attachment)

بین ۶ هفتگی تا ۷ ماهگی، نوزادان شروع به ترجیح‌دادن مراقبان اصلی و فرعی می‌کنند. نوزادان به این اعتماد دست پیدا می‌کنند که مراقبشان به نیازهای آن‌ها پاسخ خواهد داد. اگرچه هنوز از دیگران نیز مراقبت می‌پذیرند، اما شروع به تمایز قائل‌شدن بین افراد آشنا و ناآشنا می‌کنند و پاسخ مثبت‌تری به مراقب اصلی می‌دهند.

  • دلبستگی متمایز (Discriminate Attachment)

در این مرحله، تقریباً از ۷ تا ۱۱ ماهگی، نوزادان دلبستگی قوی و ترجیح شدیدی را به یک فرد خاص نشان می‌دهند. آن‌ها هنگام جدایی از شخصیت دلبستگی اصلی اعتراض می‌کنند و در مقابل غریبه‌ها دچار اضطراب می‌شوند.

  • دلبستگی‌های چندگانه (Multiple Attachments)

پس از تقریباً ۹ ماهگی، کودکان شروع به ایجاد پیوندهای عاطفی قوی با سایر مراقبان، فراتر از شخصیت دلبستگی اصلی، می‌کنند. این اغلب شامل والدین دیگر، خواهر و برادرهای بزرگتر و پدربزرگ و مادربزرگ می‌شود.

رابطه‌ بین سبک دلبستگی و سلامت روان

افرادی با سبک دلبستگی ایمن، سلامت روان بیشتری را در زندگی تجربه می‌کنند. این افراد خودآگاهی بیشتری دارند، بهتر می‌توانند به استرس و مشکلات واکنش نشان دهند و روابط بین‌فردی بهتری را ایجاد و حفظ کنند. کودکانی با دلبستگی ایمن، خوداتکایی بهتری دارند، مستقل‌تر هستند، در مدرسه عملکرد بهتری نشان می‌دهند، روابط اجتماعی موفقی دارند و کمتر دچار افسردگی و اضطراب می‌شوند.

از طرفی، عدم تشکیل دلبستگی‌های ایمن در اوایل زندگی می‌تواند تأثیر منفی بر رفتار در دوران کودکی و در طول زندگی داشته باشد. کودکانی که با اختلال سلوک (CD) یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) تشخیص داده می‌شوند، اغلب مشکلات دلبستگی را از خود نشان می‌دهند. 

سخن پایانی

همه ما در زندگی، روابط و موقعیت‌های مختلف، درجات متفاوتی از چهار الگوی دلبستگی را تجربه می‌کنیم. داشتن سبک دلبستگی ایمن به افراد کمک می‌کند تا روابط صمیمی‌تر، پایدارتر و سالم‌تری برقرار کنند. با‌این‌حال، داشتن الگوی دلبستگی ناایمن که فرد در آن هیچ تقصیری ندارد، به این معنا نیست که او نمی‌تواند روابط سالمی در آینده داشته باشد.

با افزایش آگاهی، تمرین مهارت‌های ارتباطی، تقویت خودابرازگری، مدیریت بهتر احساسات و دریافت کمک حرفه‌ای از روانشناس، افراد می‌توانند سبک دلبستگی خود را شناسایی کرده و روابطی سالم و سازنده ایجاد کنند. آگاهی از انواع سبک دلبستگی و تلاش برای بهبود آن‌ها به ما کمک می‌کند بر رفتار و تعاملات خود کنترل داشته باشیم و زندگی رضایت‌بخش‌تری را تجربه کنیم. 

شما می‌توانید در اپلیکیشن ایمپو، به روانشناسان مجربی دسترسی داشته باشید و به‌صورت آنلاین با آن‌ها ارتباط برقرار کرده و مشاوره‌های لازم را دریافت کنید. همچنین، بخش همدلی اپلیکیشن نیز به همدل شدن با شریک عاطفی‌تان کمک می‌کند. در این بخش، قابلیت‌هایی مانند آگاهی از چرخه قاعدگی شریک عاطفی، یادآوری تاریخ‌های مهم، نمایش بیوریتم برای آگاهی از حال روزانه و ثبت خاطره در اختیار شما قرار گرفته شده است.

منابع

heybie.com / helpguide.org / positivepsychology.com / verywellmind.com / simplypsychology.org

دلبستگی به انگلیسی چیست؟

در انگلیسی، به دلبستگی «Attachment» گفته می‌شود.

دلبستگی به زبان ساده چیست؟

دلبستگی پیوند عاطفی عمیقی است که بین کودک و مراقب اصلی شکل می‌گیرد و بر احساس امنیت و روابط آینده او در بزرگسالی اثر می‌گذارد. 

دلبستگی در ازدواج تأثیر دارد؟

بله. سبک‌های دلبستگی شکل‌گرفته در کودکی بر نحوه ارتباط، اعتماد و صمیمیت در روابط عاشقانه و ازدواج تأثیر عمیقی می‌گذارند.

امتیاز شما:

۴.۶۵ - (۲۳۹ امتیاز)

۷ روز اشتراک رایگان ایمپو

اگه می‌خوای بچه‌دار بشی و باید تاریخ دقیق تخمک‌گذاریت رو بدونی، اگه می‌خوای هیچ‌وقت پریودت سوپرایزت نکنه، اگه بارداری و می‌خوای از وضعیت هفته به هفته جنینت باخبر بشی همین الان ایمپو رو نصب کن

نسخه iOS

نسخه وب اپ

استور‌های ایرانی

downloadAppMain