بررسی مفهوم سبک دلبستگی و انواع آن
در این مقاله میخوانید:
تا حالا راجعبه سبک دلبستگی چیزی شنیدین؟ اجازه بدین همین اول خیلی کوتاه بگم که همهی ما تو اولین تجربهمون با مراقب اصلیمون که معمولا مادر بوده، بسته به نوع رابطهای که ایجاد شده، دارای یه نوعی از دلبستگی شدیم که این نوع خاص از دلبستگی در ادامه و تو بزرگسالی هم همراه ما هست و بهشدت توی تعاملات، روابط و سلامت روانی ما تاثیرگذاره.
به خاطر اهمیت و تاثیر بالای دلبستگی خیلی خوبه که بیشتر راجعبهش بدونیم. با دونستن این موارد میتونیم هم نسبت به الگوهای رفتاری خودمون آگاهتر بشیم، هم اگه یه جاهایی احساس نیاز کردیم با تلاش یا کمک گرفتن از متخصص، بتونیم یه تغییراتی تو رفتار و عملکردمون بدیم.
سبک دلبستگی چیست؟
هر کودکی که به دنیا میاد برای زنده موندن و بقا احتیاج به مراقبت داره، چه از نظر عاطفی، چه جسمی. شاید در گذشتههای دور بیشتر به اهمیت رسیدگی به تغذیه، سلامت جسمی، پوشاک و … تاکید میشد، اما بعد از جنگ جهانی دوم، جان بالبی ماموریت پیدا کرد که وضعیت روانی کودکان بیخانمان پس از جنگ رو ارزیابی کنه.
نتایج تحقیقاتش بسیار جالب بود و دریچهی جدیدی رو در حوزهی سلامت روان کودکان و بزرگسالان باز کرد. بالبی در بررسیهای خودش به این موضوع پی برد که روابط عاطفیای که کودکان در سالهای اولیهی زندگی با مراقبین اصلی خود، مانند والدین برقرار میکنن، خیلی میتونه روی رشد اجتماعی، عاطفی و فکریشون اثر بذاره و اون رو “سبک دلبستگی” نامید.
بر اساس این نظریه هر نوزادی از آغاز تولد تا 2 سالگی نوعی از دلبستگی و رابطهای با مراقبین اصلی خودش ایجاد میکنه که مثل یه تکیهگاه امن برای او محسوب میشه و این رابطه به عنوان یه نمونهی اولیه روی میزان و چگونگی اعتماد، انعطافپذیری ، اعتمادبهنفس، روابط اجتماعی و عاطفی او در آینده اثر میذاره. شاهکلید مسالهی وابستگی “نیاز به امنیت” هست که همهی ما انسانها داریم، بنابراین دلبسته میشیم تا اون رو تجربه کنیم.
انواع سبکهای دلبستگی
بر اساس تحقیقات بالبی و دیگر محققان 4 نوع سبک دلبستگی وجود داره:
دلبستگی ایمن
کودکانی که به شکل ایمن دلبستهاند، در کنار والدین احساس آرامش میکنن، از رفتنشون ناراحت میشن، زمان بازگشتشون ذوقزده میشن و اونها رو به غریبهها ترجیح میدن. این کودکان در رابطه با والدینشون احساس امنیت رو تجربه میکنن.
دلبستگی اضطرابی
این کودکان موقع جدایی از والدین به شدت مضطرب میشن و ناآرومی میکنن، اما وقتی هم والدین برمیگردن، خیلی آروم نمیگیرن و گاهی حتی اهمیتی به حضور اونها نمیدن یا پرخاشگری میکنن. اینها والدینی دارن که در توجه به کودک ثبات رفتاری ندارن، گاهی به او محبت میکنن و بعضی اوقات اون رو پس میزنن.
دلبستگی اجتنابی
کودکان با سبک دلبستگی اجتنابی، اولویتی بین مراقبین اصلی خودشون و شخص غریبه قائل نیستن، به دنبال برقراری رابطه با والدین نیستن و کاملا مستقل عمل میکنن. این کودکان احتمالا مورد بیتوجهی و نادیده گرفتن توسط والدین واقع شدن.
دلبستگی آشفته
ترکیبی از وابستگی اضطرابی و اجتنابی هست. همونطور که مشخصه 3 نوع سبک اجتنابی، اضطرابی و آشفته جزو سبکهای دلبستگی ناایمن قرار میگیرن.
چگونگی شکلگیری سبکهای مختلف دلبستگی
والدینی که با فرزندانشون بیشتر وقت میگذرونن، به اونها توجه بیشتری نشون میدن و سریعتر به نیازهای اونها پاسخ درست و کافی میدن، میتونن در شکلگیری سبک دلبستگی ایمن موفق باشن. هر اندازه که والدین در توجه و مراقبت عاطفی کودک ثبات رفتاری نداشته باشن، گاهی بهش محبت کنن و گاهی برخورد سرد یا کممحبتی نشون بدن؛ باعث میشن کودک دچار سردرگمی بشه و مدام نگران این باشه که آیا خطایی ازش سر زده یا شک کنه که آیا والدینش او رو دوست دارند و …، سبک اضطرابی در او شکل میگیره.
سبک اجتنابی هم معمولا به دلیل رفتار سرد و بیتوجهی زیاد والدین یا در دسترس نبودنشون در زمانی که کودک نیاز داره، شکل میگیره، به این صورت که کودک خودش رو تنها میبینه، ابراز احساسات نمیبینه و سعی میکنه به تنهایی از پس خودش بربیاد.
رابطهی بین سبک دلبستگی و سلامت روان
تحقیقات زیادی به رابطهی مستقیم بین سبک دلبستگی و سلامت روان پرداختن. نتیجهی تحقیقات نشون میده که افرادی با سبک دلبستگی ایمن، سلامت روان بیشتری رو در طی زندگی تجربه میکنن و میشه گفت که چنین افرادی خودآگاهی بیشتری دارن و بهتر میتونن به استرس و مشکلات واکنش نشون بدن و روابط بین فردی بهتری رو ایجاد و حفظ میکنن.
درحالیکه افرادی با سبکهای دلبستگی ناایمن، معمولا دچار اضطراب و تنش زیادی هستن یا از دیگران دوری میکنن و قادر به برقراری تعامل مناسب نیستن. همچنین احتمال بروز افسردگی در چنین افرادی بالاست.
رابطهی بین سبک دلبستگی و عزت نفس
همونطور که همه میدونیم یکی از موارد مهم و بسیار تاثیرگذار در زندگی هر فرد میزان عزت نفسش هست. تحقیقات نشون داده که نوع دلبستگی ایجاد شده در کودکی، تعیینکنندهی چگونگی نوع باور فرد نسبت به خودشه و عزت نفس کلی و اجتماعی فرد با نوع مراقبت کودکی او شکل میگیره.
وقتی اطرافیان کودک به شیوهی مثبتی بهش پاسخ بدن، نشوندهندهی اینه که او دوستداشتنیه و بالعکس، اگه دیگران بهش کمتوجهی کنن یا با شیوهی منفی بهش پاسخ بدن، کودک اینطور نتیجه میگیره که شایستهی توجه و دوستداشتن نیست.
بنابراین کودکانی با دلبستگی ایمن عزت نفس بالاتری رو تجربه میکنن و کودکان با سبکهای دلبستگی ناایمن عزت نفس کمتری خواهند داشت.
اثرات سبکهای مختلف دلبستگی در روابط
سبک دلبستگی ایمن
این افراد احساساتشون رو به خوبی به طرف مقابل ابراز میکنن و توانایی این رو دارن که در روابطشون به راحتی به دیگران نزدیک بشن. هم در تنهایی و هم در ارتباط با دیگران احساس امنیت میکنن، مشکلات و مسایل بین فردی رو به خوبی مدیریت میکنن و به جای حمله به شخص، روی حل مشکلات تمرکز میکنن. اگه در رابطه با شریک زندگی دچار تنش و مشکل شدن، واکنش خیلی شدیدی نخواهند داشت و علتش رو فقط به خودشون نسبت نمیدن.
سبک دلبستگی اضطرابی
این سبک معمولا با چسبندگی بیشازحد مشخص میشه. تماسهای پیدرپی و نگرانی راجعبه اینکه شریک عاطفیشون ممکنه ترکشون کنه؛ از خصوصیات این افراده. افرادی با این سبک دلبستگی، اگه کوچکترین مشکلی در رابطه ببینن، به شدت به هم میریزن و مدام از خودشون میپرسن که نکنه من رو رها کنه؟ نکنه من رو دوست نداشته باشه؟ نکنه با کس دیگهای باشه و … این افراد با تنهایی مشکل دارن و از اینکه تنها باشن میترسن.
سبک دلبستگی اجتنابی
در این نوع سبک دلبستگی، فرد از همون ابتدا تلاشی برای برقراری رابطه نمیکنه. این افراد عقیده دارن که هزینهها و دردسرهای دلبستگی و همینطور رنج رها شدن و طرد شدن انقدر زیاد هست که بهتره پا در هیچ رابطهای نذارن یا در روابط تلاش میکنن فاصلهی خودشون رو حفظ کنن، خود¬ابرازگری و درخواست کمک نداشته باشن و احساسات و افکارشون رو در میان نذارن.
از تعهد دادن اجتناب میکنن و گاهی دوست دارن مجرد بمونن. حتی اگه ازدواج کنن، به استقلال و فردیت خودشون بیش از اندازه اهمیت میدن. اونها ممکنه آشنایان زیادی داشته باشن، اما دوست صمیمی کمی دارن.
سبک دلبستگی آشفته
این افراد هم مایل به برقراری رابطهی صمیمی هستن و آرزوش رو دارن و هم از نزدیکی با دیگران میترسن و اجتناب میکنن. این افراد نمیتونن به دیگران اعتماد کنن و نگرانن که اگه به دیگران بیش از اندازه نزدیک بشن، از لحاظ عاطفی صدمه ببینن، همچنین دوستان واقعی و صمیمی کمی دارن.
نکتهی پایانی
همهی ما معمولا در زندگی، روابط و موقعیتهای مختلف، درجات متفاوتی از این 4 الگو رو تجربه میکنیم، طبیعتا داشتن یه الگوی دلبستگی ایمن کمک میکنه که افراد بتونن روابط صمیمیتر، پایدارتر و سالمتری رو تجربه کنن. اما فقط به این دلیل که فردی الگوی دلبستگی ناایمن داره (درحالیکه خودش کاملا بیتقصیره) به این معنا نیست که برای همیشه نمیتونه روابط سالمی برقرار کنه.
چنین فردی با شجاعت و تمرین مهارتهای ارتباطی، خودابرازگری، کار کردن روی مدیریت احساسات و در صورت لزوم کمک درمانی و حرفهای گرفتن از روانشناس میتونه روابط سالم و سازندهای رو تجربه کنه. خوشبختانه آگاهی همیشه کمککننده است و دونستن راجعبه انواع سبک دلبستگی، هم میتونه به والدین نشون بده که نوع برخورد و رفتارشون تا چه حد میتونه روی شکلگیری شخصیت و احساسات کودک در بزرگسالی تاثیر بذاره و هم به خود ما کمک کنه تا با شناختن الگوهای رفتاریمون و تلاش برای بهبود و اصلاحشون، زندگی بهتری رو تجربه کنیم.