نویسنده: پرندوش آذربانی
۱۶ دقیقه
.
مرداد ۱۴۰۴
طرحواره چیست؟ و چه تاثیری بر روی زندگی ما میگذارد؟

در این مطلب میخوانید:
باز کردن
طرحواره چیست به زبان ساده؟
معنی طرحواره در روانشناسی
تاریخچه طرحواره چیست؟
انواع طرحوارهها چیست؟
۱. طرحواره شیء(object Schema)
۲. طرحواره اجتماعی(Social Schema)
۳. طرحواره رویداد(Event schema)
۴. طرحواره خود(self Schema)
۵. طرحواره نقش(Role Schema)
آیا تغییر طرحواره ها ممکن است؟
چگونه طرحوارهها تغییر میکنند؟
چالشهای طرحوارهها
طرحوارههای ناسازگار
انواع طرحوارههای ناسازگار
۱. رهاشدگی و طرد (Disconnection and Rejection)
۲. خودمختاری و عملکرد مختل(Impaired Autonomy and Performance)
۳. محدودیتهای مختل(Impaired Limits)
۴. دیگر جهتگیری(Other-Directedness)
۵. گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (Overvigilance and Inhibition)
جذابیت طرحوارهای
طرحواره درمانی چیست؟
تست طرحواره / طرحواره یانگ
سخن پایانی
منابع
آیا تابهحال در موقعیتی قرار گرفتهاید که انگار ذهنتان به طور خودکار شما را به سمت تصمیمها یا رفتارهای تکراری سوق میدهد؟ شاید در روابط، انتخابها یا حتی واکنشهای احساسیتان الگویی آشنا را بارها تجربه کردهاید. این الگوها، که گاه مانند یک چرخه بیپایان به نظر میرسند، همان «طرحواره» هستند.
طرحوارهها که گاهی از آنها با عنوان تلههای ذهنی نیز یاد میشود، چارچوبهای ذهنی عمیق و الگوهای تکرار شونده از احساسات، تمایلات، نگرشها و رفتارها هستند؛ که از کودکی در ما شکل میگیرند و بر نحوه تفکر، احساس و رفتارمان در بزرگسالی تاثیر میگذارند. در این مقاله از ایمپو، به دنیای «طرحواره چیست» قدم میگذاریم و با انواع طرحوارههای ناسازگار آشنا میشویم. با ما همراه شوید.
طرحواره چیست به زبان ساده؟
در پاسخ سوال طرحواره چیست به زبان ساده، باید بگوییم طرحواره یک الگوی ذهنی یا چارچوبی است که از تجربیات گذشته، بهویژه در کودکی، در ذهن ما شکل میگیرد؛ این الگو روی احساسات، افکار و رفتارهای ما تاثیر میگذارد. دقیقا مانند یک عینک نامرئی که باعث میشود دنیا را به شکل خاصی ببینیم و طبق آن تصمیم بگیریم. این ساختارها تحت تاثیر محیط، خانواده، فرهنگ و تجربیات شخصی ما رشد میکنند.
به عنوان مثال، فردی که در کودکی مدام از والدینش میشنید «تو هرگز بهاندازه خواهرت موفق نمیشی»، ممکن است در بزرگسالی دچار طرحواره شکست شود. این طرحواره باعث میشود او از پیگیری اهداف شغلی یا تجربه چالشهای جدید دوری کند، زیرا عمیقا باور دارد که شکست خواهد خورد.
اگرچه این الگوها گاهی کمککنندهاند، اما گاهی نیز مانند تلههای ذهنی ما را به تصمیمهای نادرست یا تکرار رفتارهای مشکلساز سوق میدهند. به طور مثال، احتمالا داستان فیل مولوی در مثنوی معنوی را شنیدهاید. گروهی که تا آن زمان فیلی ندیده بودند، میخواستند بفهمند فیل چه شکلی است؛ اما فیل در اتاقی تاریک بود و تنها راه شناختش، لمسکردن آن بود.
هر کس بخشی از بدن فیل را لمس کرد و بر اساس تجربهاش، تصویر متفاوتی از فیل ساخت. کسی که گوشهای فیل را لمس کرده بود، آن را به بادبزن تشبیه کرد. دیگری که خرطوم را حس کرده بود، فیل را شبیه ناودان دانست. نفر سوم که پاهای فیل را لمس کرد، آن را به درختی تنومند تشبیه کرد.
این برداشتهای متفاوت که هر کدام تنها بخشی از حقیقت را نشان میدادند، شبیه به طرحوارهها هستند که درک ما از جهان را میسازند. گاهی این برداشتها ممکن است ناقص یا نادرست باشند و تنها با دریافت اطلاعات جدید، مانند دیدن فیل در روشنایی، اصلاح شوند.
معنی طرحواره در روانشناسی
معنی طرحواره در روانشناسی، به چارچوبهای شناختی اشاره دارد که عمدتا بر اساس تجربیات کودکی یا نحوه رفتار والدین با ما شکل میگیرند و بر نگرشها، احساسات و رفتارهای ما تاثیر میگذارند. در واقع طرحواره (به انگلیسی Schema) را میتوان یک الگوی تکرار شونده از احساسات، تمایلات، نگرشها و رفتارها تعریف کرد که بهصورت خودکار در موقعیتهای خاص فعال میشود.
طرحوارهها کنترل رفتار ما را به دست میگیرند و اغلب مانع تصمیمگیریها و انتخابهای صحیح میشوند، زیرا باعث میشوند تنها اطلاعاتی را بپذیریم و به خاطر بسپاریم که با این چارچوبهای ذهنی همخوانی دارند. این الگوها میتوانند به ما کمک کنند تا جهان را بهتر درک کنیم، اما گاهی نیز با محدودکردن دیدگاهمان، مانع از تصمیمگیریهای جدید و خلاقانه میشوند.
طرحوارهها در لحظات تصمیمگیری میتوانند مانند میانبری عمل کنند که ما را از مسیرهای پیچیده و زمانبر جدا کرده و بهسرعت به یک تصمیم نهایی برسانند؛ اما این تصمیمها همیشه درست نیستند. در برخی موارد، این تلهها چنان مشکلساز میشوند که میتوانند زندگی ما و اطرافیانمان را مختل کنند.
تاریخچه طرحواره چیست؟
طرحواره ریشه در روانشناسی شناختی دارد و ابتدا توسط ژان پیاژه، روانشناس معروف سوئیسی، در دهه 1920 معرفی شد. او معتقد بود که طرحوارهها چارچوبهای ذهنی هستند که به ما کمک میکنند اطلاعات جدید را سازماندهی و تفسیر کنیم. این مفهوم در نظریه رشد شناختی پیاژه، بهویژه در توضیح چگونگی یادگیری و سازگاری کودکان با جهان اطرافشان از طریق فرایندهایی مانند جذب و انطباق نقش کلیدی داشت.
در دهه 1980، فردریک بارتلت، روانشناس بریتانیایی، در مطالعات خود درباره حافظه نشان داد که طرحوارهها چگونه بر یادآوری اطلاعات تاثیر میگذارند. او نشان داد که افراد اطلاعات را بر اساس چارچوبهای ذهنی موجود بازسازی میکنند که گاهی منجر به تحریف خاطرات میشود.
تعریف طرحواره با کارهای جفری یانگ، روانشناس آمریکایی، در دهه 1990 به طور قابلتوجهی توسعه یافت. یانگ نظریه طرحوارهدرمانی(Schema Therapy) را معرفی کرد که رویکردی تلفیقی برای درمان اختلالات روانی ارائه میدهد. او طرحوارهها را بهعنوان الگوهای عمیق و پایدار عاطفی و شناختی تعریف کرد که در کودکی یا نوجوانی شکل میگیرند و اغلب ریشه در تجربیات منفی یا نیازهای برآوردهنشده دارند. یانگ 18 طرحواره ناسازگار اولیه را شناسایی کرد که در پنج حوزه اصلی دستهبندی میشوند.
جالب است بدانید که رنگها میتوانند احساسات ناخودآگاهی را در ما فعال کنند که به طرحوارههای دوران کودکی مرتبط هستند. مثلا رنگ قرمز ممکن است در فردی با طرحواره «بیاعتمادی» احساس خطر یا هشدار را تشدید کند، در حالیکه همان رنگ در فرد دیگری با طرحواره «استحقاق» احساس قدرت و کنترل را زنده میکند. به همین دلیل، آگاهی از روانشناسی رنگها میتواند در شناسایی و تنظیم هیجانات طرحوارهای موثر واقع شود.
انواع طرحوارهها چیست؟
انواع طرحوارهها وجود دارند که به ما کمک میکنند تا جهان اطراف، افرادی که با آنها تعامل داریم و حتی خودمان را بهتر درک کنیم. در ادامه انواع طرحوارهها معرفی شده است:
1. طرحواره شیء(object Schema)
این طرحوارهها به ما کمک میکنند تا اشیاء بیجان را درک و تفسیر کنیم، از جمله اینکه اشیاء چه هستند و چگونه کار میکنند. به عنوان مثال، ما طرحوارهای برای «در» داریم که شامل نحوه استفاده از آن است. این طرحواره ممکن است زیرمجموعههایی مانند درهای کشویی، درهای توری و درهای گردان را شامل شود.
2. طرحواره اجتماعی(Social Schema)
این طرحواره به ما کمک میکند تا بفهمیم در موقعیتهای اجتماعی مختلف چگونه رفتار کنیم. به طور مثال، وقتی فردی قصد تماشای فیلم در سینما را دارد، طرحواره سینمایی او چارچوب کلی از انتظاراتش در مورد موقعیت اجتماعی سینما، مانند نحوه رفتار و تعاملات، ارائه میدهد.
3. طرحواره رویداد(Event schema)
این طرحواره شامل توالی اقدامات و رفتارهایی است که در یک رویداد خاص انتظار داریم. به طور مثال، وقتی فردی برای تماشای فیلم به سینما میرود، انتظار دارد به سالن برود، بلیط بخرد، صندلی انتخاب کند، گوشی خود را خاموش کرده، فیلم را تماشا کند و سپس سالن را ترک کند.
4. طرحواره خود(self Schema)
این نوع طرحوارهها باورهای سازمانیافتهای هستند که فرد درباره خود، ویژگیها، تواناییها و نقشهایش در زندگی دارد. آنها طبق تجربیات گذشته، تعاملات اجتماعی و بازخوردهای محیطی شکل میگیرند و به ما کمک میکنند تا خودمان را درک کنیم. به عنوان مثال، کودکی که از اطرافیانش میشنید «تو بسیار خلاق و هنرمندی»، در نتیجه این بازخوردها طرحواره خود «من خلاقم» در او شکل گرفته است.
5. طرحواره نقش(Role Schema)
این طرحوارهها انتظارات، رفتارها و مسئولیتهای مرتبط با نقشهای خاص اجتماعی یا حرفهای را در بر میگیرد. آنها طبق تجربیات، فرهنگ و آموزش شکل میگیرند و به فرد کمک میکنند بداند در موقعیتها یا نقشهای خاص چگونه باید رفتار کند. مثلا فردی که در خانواده سنتی بزرگ شده است، طرحوارهای از نقش «مادر» دارد که باید همیشه فداکار بوده و نیازهای خود را نادیده بگیرد. در نتیجه پس از مادر شدن، هنگام نیاز به استراحت، احساس گناه میکند.
آیا تغییر طرحواره ها ممکن است؟
طرحوارهها با دریافت اطلاعات جدیدی که با نگرشها و باورهای قبلی فرد همخوانی دارند، تقویت و توسعه مییابند و معمولا پایدارتر میشوند. اغلب، اطلاعاتی که با نگرشهای قبلی فرد در تضاد هستند، نادیده گرفته میشوند یا بهصورت تحریفشده(برای سازگاری با الگوهای ذهنی موجود) در طرحواره قدیمی ادغام میشوند. اصلاح طرحوارهها در سنین بالاتر بهمراتب دشوارتر از دوران کودکی است و تنها زمانی امکانپذیر میشود که اطلاعات جدید به طور مکرر دریافت و تثبیت شوند.
بااینحال تغییر طرحوارهها ممکن است، اما این فرایند معمولا به زمان، آگاهی و تلاش نیاز دارد. اولین قدم برای تغییر طرحوارهها، شناخت و آگاهی از وجود آنها است. بسیاری از افراد از تاثیر طرحوارههای ناسازگار خود بر رفتارها و تصمیمگیریهایشان بیخبرند. در شناسایی این الگوها طرحوارهدرمانی، روش موثری است که در آن افراد طرحوارهها و تاثیر آنها را بر زندگیشان بررسی میکنند.
اگر فکر می کنید طرحوارههایی دارید که زندگی و روابط شما را تحت تاثیر قرار دادهاند و در پی تغییر آنها هستید، میتوانید با نصب اپلیکیشن ایمپو، با روانشناسان مجرب مجموعه ارتباط برقرار کرده و مشاورههای درمانی کاربردی دریافت کنید.
چگونه طرحوارهها تغییر میکنند؟
فرایندهایی که از طریق آنها طرحوارهها تنظیم یا تغییر مییابند، با نامهای جذب (Assimilation) و انطباق (Accommodation) شناخته میشوند. در جذب، اطلاعات جدید در طرحوارههای از پیش موجود گنجانده میشود. در انطباق، طرحوارههای موجود ممکن است تغییر کنند یا انواع جدیدی شکل بگیرند، زیرا فرد اطلاعات جدیدی میآموزد و تجربههای جدیدی کسب میکند.
طرحوارهها در دوران کودکی راحتتر تغییر میکنند، اما با افزایش سن افراد، تغییر آنها میتواند دشوار باشد. در بسیاری از موارد، افراد معمولا زمانی شروع به تغییر تدریجی طرحواره خود میکنند که با شواهد مداومی روبهرو شوند که نیاز به اصلاح آن را نشان میدهد.
چالشهای طرحوارهها
مطالعات نشان میدهند که ما چیزهایی را متوجه میشویم و بهخاطر میآوریم که با طرحوارههایمان مطابقت دارند؛ اما چیزهایی را که مطابقت ندارند، نادیده میگیریم و فراموش میکنیم. بنابراین، درحالیکه طرحوارهها میتوانند در یادگیری و درک کارآمد اطلاعات جدید کمککننده باشند، گاهی ممکن است این فرایند را مختل کنند. به عنوان نمونه طرحوارهها میتوانند منجر به تعصب شوند؛ هرگاه با فردی از گروهی خاص که درباره آن کلیشهای خاص داریم مواجه میشویم، انتظار داریم رفتار او با طرحواره ما همخوانی داشته باشد.
به طور مثال، ممکن است باور داشته باشیم همه افراد مسن از نظر ذهنی دچار مشکل هستند. اگر با یک بزرگسال مسن آشنا شویم که هوشیار و دقیق است، ممکن است هوشیاری او را نادیده بگیریم و فکر کنیم او استثنا است. وابستگی ما به طرحوارههایمان برای سادهسازی تعاملاتمان با جهان ممکن است باعث شود ما کلیشههای نادرست و آسیبزا را حفظ کنیم.
طرحوارههای ناسازگار
طرحوارههای ناسازگار (Maladaptive Schemas) یا تلههای زندگی طرحواره، الگوهای فکری عمیقی هستند که در نتیجه تجربیات نامطلوب دوران کودکی، در شخصیت فرد ایجاد میشوند. این الگوهای فکری زمینهساز اختلالات روانشناختی و شخصیتی هستند و میتوانند منجر به رفتارهای نادرست و تصمیمگیریهای نامناسب شوند.
کودک برای کنارآمدن با کمبود، بیتوجهی یا آزار در خانواده، طرحوارههای ناسالم و تحریفشدهای ایجاد میکند و چارچوب شناختی برای درک این شرایط میسازد. اگر این طرحوارهها اصلاح نشوند، تا بزرگسالی همراه فرد باقی میمانند و بهصورت ناخودآگاه تصمیمگیریهای او را هدایت میکنند و باعث تکرار الگوهای ناسالم میشوند.
انواع طرحوارههای ناسازگار
جفری یانگ، طرحوارههای ناسازگار را در پنج حوزه اصلی و ۱۸ نوع مختلف دستهبندی کرد. در ادامه، لیست طرحوارهها ناسازگار آورده شده است:
1. رهاشدگی و طرد (Disconnection and Rejection)
این حوزه شامل طرحوارههایی است که با عدم برآوردهشدن نیاز به امنیت، ثبات، همدلی، پذیرش و محبت در کودکی مرتبط هستند. افراد با این طرحوارهها اغلب احساس میکنند که از دیگران جدا یا طرد شدهاند. انواع آن شامل:
-
طرحواره رهاشدگی: ترس از ترکشدن از سوی دیگران یا ازدستدادن حمایت
-
طرحواره بی اعتمادی: انتظار خیانت، سوءاستفاده یا آسیب از سوی دیگران.
-
انزوای اجتماعی: احساس جدایی از دیگران یا عدم تعلق به افراد و گروهها.
-
محرومیت هیجانی: باور به برآوردهنشدن نیازهای عاطفی فرد (مانند محبت و توجه).
-
طرحواره نقص و شرم: باور به ناقص، ناکافی یا غیرقابلقبول بودن.
2. خودمختاری و عملکرد مختل(Impaired Autonomy and Performance)
این طرحوارهها با مشکل در ایجاد حس استقلال، اعتمادبهنفس یا توانایی عملکرد مستقل مرتبط هستند. معمولا در اثر حمایت بیش از حد یا محدودشدن توسط والدین شکل میگیرند. انواع آن:
-
طرحواره وابستگی/بیکفایتی: احساس ناتوانی در انجام کارها بدون کمک دیگران.
-
آسیبپذیری نسبت به خطر یا بیماری: ترس مداوم از فاجعه یا بیماری.
-
خود تحولنیافته/گرفتار: فقدان هویت مستقل و درهمتنیدگی بیش از حد با دیگران(مانند والدین).
-
طرحواره شکست: باور به شکست و عدم موفقیت همیشگی در مقایسه با دیگران
3. محدودیتهای مختل(Impaired Limits)
این طرحوارهها با مشکل در تعیین محدودیتهای شخصی، مسئولیتپذیری یا همکاری با دیگران مرتبط هستند. اغلب در اثر تربیت بیش از حد آسانگیرانه یا فقدان مرزهای مشخص ایجاد میشوند.
-
استحقاق/بزرگمنشی: باور عمیق به برتر و مهمتر بودن از دیگران و توقع امتیازات ویژه.
-
خویشتنداری/خود انضباطی ناکافی: مشکل در کنترل تکانهها یا پایبندی به اهداف بلندمدت.
4. دیگر جهتگیری(Other-Directedness)
این طرحوارهها با تمرکز بیشازحد بر نیازها و خواستههای دیگران بهجای نیازهای خود مرتبط هستند. معمولا برای جلب تایید یا اجتناب از طردشدن شکل میگیرند.
-
اطاعت: تسلیمشدن در مقابل خواستههای دیگران برای اجتناب از خشم یا طردشدن.
-
ایثار: تمرکز بیش از حد بر رفع نیازهای دیگران به قیمت نادیدهگرفتن نیازهای خود.
-
تأییدجویی/توجهطلبی: نیاز مفرط به تأیید یا توجه از سوی دیگران.
5. گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (Overvigilance and Inhibition)
این طرحوارهها با سرکوب احساسات، تکانهها یا لذتهای خودجوش و تمرکز بیش از حد بر استانداردهای سختگیرانه مرتبط هستند. معمولا در اثر تربیت سختگیرانه یا انتقادی در کودکی شکل میگیرند.
-
طرحواره منفیگرایی/بدبینی: تمرکز دائمی بر جنبههای منفی زندگی و انتظار بدترین نتایج و اتفاقات.
-
بازداری عاطفی: سرکوب احساسات به دلیل ترس از شرم یا ازدستدادن کنترل.
-
معیارهای سختگیرانه/عیبجویی افراطی: فشار برای دستیابی به استانداردهای غیرواقعی و انتقاد از خود یا دیگران.
-
تنبیه: باور به اینکه خطاها باید تنبیه شوند، چه در خود و چه در دیگران.
شناخت انواع این طرحوارهها، گام اول برای درک و در نهایت تغییر الگوهای فکری مخرب است. در اپلیکیشن ایمپو شما میتوانید به روانشناسان متخصصی دسترسی داشته باشید و راهنماییهای لازم برای اصلاح و تغییر طرحوارههای ناسازگار را دریافت کنید.
جذابیت طرحوارهای
جذابیت طرحوارهای(Schema Chemistry یا Schema Attraction)، پدیدهای است که در آن افراد به سمت افرادی جذب میشوند که طرحوارههای ناسازگار اولیه آنها را فعال یا تقویت میکنند. این مفهوم در چارچوب طرحوارهدرمانی یانگ مطرح شده و توضیح میدهد که چرا برخی افراد به طور ناخودآگاه به روابطی کشیده میشوند که ممکن است ناسالم یا چالشبرانگیز باشند.
طرحوارهها که در کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند، مانند فیلترهایی عمل کرده که ادراک و انتخابهای ما را هدایت میکنند. افراد اغلب به سمت کسانی جذب میشوند که رفتارها یا ویژگیهایشان با طرحوارههای ناسازگار آنها همخوانی دارد؛ زیرا این الگوها برایشان آشنا و حتی راحت به نظر میرسند، حتی اگر آسیبزا باشند.
از طرفی، افراد ممکن است ناخودآگاه به دنبال شریک یا رابطهای باشند که به آنها فرصت دهد تا نیازهای برآوردهنشده کودکی را بازسازی یا جبران کنند. به عنوان مثال، فردی با طرحواره وابستگی همیشه برای تصمیمگیریهای کوچک و بزرگ (مانند انتخاب لباس یا حتی غذاخوردن) به نظر شریک عاطفی خود وابسته است.
همچنین، روابطی که طرحوارههای ناسازگار را فعال میکنند، میتوانند این الگوها را تقویت کرده و چرخههای ناسالم را تداوم بخشند. به طور مثال، فردی که در کودکی شاهد دعواهای مداوم والدینش بوده است، در رابطه عاطفی دچار طرحواره منفیگرایی شده و مدام نگران است که رابطه به جدایی ختم میشود. چرا که او معتقد است «بالاخره یک روزی همه چیز خراب میشود» و به همین دلیل از صمیمیت عمیق دوری میکند.
طرحواره درمانی چیست؟
طرحوارهدرمانی(Schema Therapy)، رویکرد رواندرمانی تلفیقی است که توسط جفری یانگ توسعه یافته و برای درمان مشکلات روانشناختی مزمن طراحی شده است. این درمان به افراد در شناسایی و تغییر الگوهای ناسالم فکری، احساسی و رفتاری کمک میکند. این الگوها معمولا ریشه در نیازهای عاطفی برآوردهنشده در کودکی دارند و میتوانند بسیار مقاوم و پایدار باشند.
هدف این درمان، جایگزینی این طرحوارههای ناکارآمد با الگوهای سالمتر و پاسخگویی به نیازهای عاطفی به شکلی سازنده است. این رویکرد شامل تکنیکهای درمانی زیر است:
-
تکنیکهای شناختی: بازسازی باورهای ناسالم و جایگزینی آنها با باورهای سازگارتر.
-
تکنیکهای تجربی: تصویرسازی ذهنی و گفتوگوی خیالی برای پردازش هیجانات سرکوبشده.
-
تکنیکهای رفتاری: تغییر الگوهای رفتاری ناسالم از طریق تمرینهای عملی.
طرحوارهدرمانی برای درمان اختلالات شخصیت(مانند اختلال شخصیت مرزی)، افسردگی مزمن، اضطراب، مشکلات روابط بینفردی و مسائل ناشی از ترومای کودکی موثر است. در مقاله طرحواره درمانی به طور کامل به این موضوع پرداختهایم.
تست طرحواره / طرحواره یانگ
تست طرحواره یانگ(Young Schema Questionnaire - YSQ)، یک ابزار روانسنجی بینالمللی است که توسط جفری یانگ طراحی شده تا ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه را شناسایی کند. این ابزار به ارزیابی الگوهای عمیق فکری و احساسی که در کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند و بر رفتار و روابط فرد تاثیر میگذارند، میپردازد.
این تست دارای 90 تا 232 سوال(متناسب با نسخه کوتاه یا بلند) است که پاسخها از 1=کاملا نادرست تا 6=کاملا درست امتیازدهی میشوند.
سخن پایانی
طرحوارهها بهعنوان تلههای ذهنی شناخته میشوند که میتوانند رفتارها، روابط و تصمیمگیریهای افراد را تحت تاثیر قرار دهند. این الگوهای ذهنی ناسازگار معمولا باعث آسیبهای روانی و مشکلات شخصیتی میشوند.
اگرچه تغییر و اصطلاح طرحواره دشوار است، اما طرحوارهدرمانی به افرادی که درگیر این تلههای ذهنی هستند کمک میکند تا از آسیب به خود و دیگران پیشگیری کنند. اگر فکر میکنید زندگی شما نیز تحت تاثیر طرحوارههای ناسازگار قرار گرفته میتوانید از طریق اپلیکیشن ایمپو، با روانشناسان پلتفرم برای ارزیابی و رفع این مشکل در ارتباط باشید و مشاورههای لازم را دریافت کنید.
منابع
thoughtco.com / verywellmind.com / Simplypsychology.org / Schemainstitute.co /hiwellapp.com
طرحواره چیست با مثال؟
طرحوارهها الگوهای عمیق فکری و احساسی هستند که در کودکی شکل میگیرند و بر رفتار و روابط تاثیر میگذارند. برای مثال فردی با طرحواره رها شدگی، همیشه باور دارد که دیگران او را رها خواهند کرد.
طرحواره ناسازگار چیست؟
طرحوارههای ناسازگار الگویی عمیق و پایدار از افکار، احساسات و رفتارهای ناکارآمد هستند که در کودکی یا نوجوانی شکل میگیرند و باعث مشکلات روانشناختی یا روابط ناسالم میشوند.
آیا طرحواره ها تغییر میکنند؟
بله. اگرچه دشوار است، اما با طرحوارهدرمانی و استفاده از تکنیکهای شناختی و رفتاری، میتوان تأثیر طرحوارههای ناسازگار را کاهش داد و الگوهای سالمتری ایجاد کرد.
طرحواره چه اثری دارد؟
طرحوارهها بر ادراک، احساسات و رفتارهای فرد تاثیر میگذارند و میتوانند روابط، تصمیمگیریها و سلامت روان را مختل کنند.
امتیاز شما:
۴.۲۱ - (۱۷۳ امتیاز)
ثبت نظر
به مقاله امتیاز بدید و دیدگاه خود را بنویسید
نام کامل
شماره
به مقاله امتیاز بدید
خیلی کم
خیلی زیاد